تأثیر رویکرد محتواییِ آموزش فلسفه برای کودکان بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانشآموزان ابتدایی
(ندگان)پدیدآور
فلاح مهنه, تورجیمینی, محمدمهدیان, حسیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رویکرد محتواییِ آموزش فلسفه برای کودکان (P4C) بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانشآموزان و به روش تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه آزمایشی و کنترل انجام گرفته است. جامعهی آماری عبارت بود از کلیهی دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر تربتحیدریه شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 95-96، که از میان آنان با روش نمونهگیری خوشهای و پس از غربالگری، 50 دانشآموز بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل دستهبندی شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه فراشناختهای کودکان (MCQ_C) (بکاو و همکاران، 2009، اصلاحشده توسط قادری و همکاران، 1394) و سنجش تفکر انتقادی ساسو (2013) بوده است. ابتدا از هر دو گروه پیشآزمون به عمل آمد سپس برای گروه آزمایشی 10 جلسه 1 ساعته، p4c با رویکرد فرآیندی تدارک دیده شد و گروه کنترل در این مدت آموزش خاصی نداشتند، در پایان مجدداً از هر دو گروه پسآزمون اخذ گردید، اطلاعات از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و به کمک نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از رویکرد محتوایی P4C با احتمال 95 درصد بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانشآموزان تأثیر معناداری دارد، بهطوریکه میانگین نمرات باورهای فراشناختی دانشآموزان گروه آزمایشی بعد از اعمال آموزش فلسفه بهطور معناداری کاهش و نمرات تفکر انتقادی آنان افزایش داشته است. درصورتیکه در گروه کنترل تغییرات معناداری رخ نداده است، بنابراین فرضیههای پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند.
کلید واژگان
باورهای فراشناختیتفکر انتقادی
فلسفه برای کودکان
رویکرد محتوایی
شماره نشریه
42تاریخ نشر
2018-10-231397-08-01
ناشر
انجمن پژوهش های آموزشی ایرانسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایراناستادیار گروه روانشناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
استادیار گروه روانشناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران




