نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorفلاح مهنه, تورجfa_IR
dc.contributor.authorیمینی, محمدfa_IR
dc.contributor.authorمهدیان, حسینfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-08T20:25:31Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-29T20:25:32Z
dc.date.available1399-07-08T20:25:31Zfa_IR
dc.date.available2020-09-29T20:25:32Z
dc.date.issued2018-10-23en_US
dc.date.issued1397-08-01fa_IR
dc.date.submitted2018-03-04en_US
dc.date.submitted1396-12-13fa_IR
dc.identifier.citationفلاح مهنه, تورج, یمینی, محمد, مهدیان, حسین. (1397). تأثیر رویکرد محتواییِ آموزش فلسفه برای کودکان بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان ابتدایی. نشریه پژوهش در نظام های آموزشی, 12(42), 157-172. doi: 10.22034/jiera.2018.84470fa_IR
dc.identifier.issn2383-1324
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22034/jiera.2018.84470
dc.identifier.urihttp://www.jiera.ir/article_84470.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/87935
dc.description.abstractپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رویکرد محتواییِ آموزش فلسفه برای کودکان (P4C) بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان و به روش تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه آزمایشی و کنترل انجام گرفته است. جامعه‌ی آماری عبارت بود از کلیه‌ی دانش‌آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر تربت‌حیدریه شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 95-96، که از میان آنان با روش نمونه­گیری خوشه‌ای و پس از غربالگری، 50 دانش‌آموز به‌طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل دسته‌بندی شدند. ابزارهای اندازه‌گیری شامل پرسشنامه فراشناخت‌های کودکان (MCQ_C) (بکاو و همکاران، 2009، اصلاح‌شده توسط قادری و همکاران، 1394) و سنجش تفکر انتقادی ساسو (2013) بوده است. ابتدا از هر دو گروه پیش­آزمون به عمل آمد سپس برای گروه آزمایشی 10 جلسه 1 ساعته، p4c با رویکرد فرآیندی تدارک دیده شد و گروه کنترل در این مدت آموزش خاصی نداشتند، در پایان مجدداً از هر دو گروه پس‌آزمون اخذ گردید، اطلاعات از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و به کمک نرم‌افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از رویکرد محتوایی P4C با احتمال 95 درصد بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان تأثیر معناداری دارد، به‌طوری‌که میانگین نمرات باورهای فراشناختی دانش‌آموزان گروه آزمایشی بعد از اعمال آموزش فلسفه به‌طور معناداری کاهش و نمرات تفکر انتقادی آنان افزایش داشته است. درصورتی‌که در گروه کنترل تغییرات معناداری رخ نداده است، بنابراین فرضیه‌های پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند.fa_IR
dc.format.extent291
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherانجمن پژوهش های آموزشی ایرانfa_IR
dc.relation.ispartofنشریه پژوهش در نظام های آموزشیfa_IR
dc.relation.ispartofjieraen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22034/jiera.2018.84470
dc.subjectباورهای فراشناختیfa_IR
dc.subjectتفکر انتقادیfa_IR
dc.subjectفلسفه برای کودکانfa_IR
dc.subjectرویکرد محتواییfa_IR
dc.titleتأثیر رویکرد محتواییِ آموزش فلسفه برای کودکان بر باورهای فراشناختی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان ابتداییfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله پژوهشیfa_IR
dc.contributor.departmentدانشجوی دکتری گروه روان‌شناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایرانfa_IR
dc.contributor.departmentاستادیار گروه روان‌شناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایرانfa_IR
dc.contributor.departmentاستادیار گروه روان‌شناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایرانfa_IR
dc.citation.volume12
dc.citation.issue42
dc.citation.spage157
dc.citation.epage172


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد