تحلیل تمثیل در مثنوی بر اساس نظریه آمیختگی مفهومی مارک ترنر با تکیه بر تمثیل «ملامت کردن مردم مردی را که مادرش را کشت به تهمت» از دفتر دوم مثنوی
(ندگان)پدیدآور
رحیمی, سیماذوالفقاری, حسنفقیه ملک مرزبان, نسرینقبادی, حسینعلی
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
مثنوی مولوی بر یکی از ریشهدارترین سنتهای ادب فارسی؛ یعنی استفاده از تمثیل با هدف تعلیم، استوار شده است. تمثیلات مثنوی غالباً برگرفته از فرهنگ عامه و حکایات تاریخی رایج در افواه یا آثار پیشینیان است. بااینهمه مولانا در مثنوی عالمی شگرف از معنا ورای جهان مبتنی بر عرف عامه پیش چشم خواننده میگستراند. تأثیر این انتقال معنا مرهون شیوه خاص تمثیلسازی و فرایند ذهنی خلاقانه مولانا در فرافکنی فضاهای مرجع متعارف بر اهداف نامتعارف و ارائه معنا از دل این آمیختگی است. در این پژوهش قصد داشتهایم به روش توصیفی- تحلیلی سازوکار تمثیلسازی و کارکرد ذهنی مولانا را در معناپردازی، با تکیه بر تمثیل «ملامت کردن مردم مردی را که مادرش را کشت به تهمت» بر اساس نظریه آمیختگی مفهومی مارک ترنر تحلیل نماییم. نتایج نشان میدهد که مسیر طی شده توسط داستانهای مرجع و هدف در فرایند آمیزش در شکل نهایی ممثّل، بههیچوجه سرراست نبوده بلکه سازوکاری پیچیده از فرافکنی و ادغام و حائز مجموعهای از شگردهای خلاقانه است. قدرت این معناپردازی برخاسته از خلاقیت مولانا در گزینش فضاهای نامتعارف بهگونهایست که فرافکنی و آمیزش آنها در عین تطبیق الگوهای ساختاری، حائز کشمکشی قدرتمند در سطح مفاهیم است. از درون این کشمکش نامتعارف است که شگردهای معناساز و زیباییآفرینی همچون ناسازه، تضادهای آیرونیک و طنز به وجود میآیند. تأثیر اقناعکننده و ساختارشکنی که مجموعه این شگردها بر اذهان مخاطبین باقی میگذارد عامل قدرت تعلیمی فراوان و برجستگی ادبی تمثیلهای مثنوی است.
کلید واژگان
مثنویتمثیل
نظریه ذهن ادبی
فضاهای ذهنی
آمیختگی مفهومی
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2019-03-211398-01-01
ناشر
دانشگاه گیلانGuilan University
سازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس تهراندانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس تهران
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا (س) تهران
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس تهران



