روش اِسنادی و گذار از آن در تاریخنگاری اسلامی
(ندگان)پدیدآور
آقاجری, سید هاشمحاتمی, امیرحسیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
تاریخنگاری اسلامی از همان آغاز تکوینش همانند بسیاری دیگر از معارف اسلامی مانند فقه، حدیث، کلام و... دو گونه نگرش و دیدگاه معرفتی را تجربه کرد: یکی دیدگاه نقلی- روایی و دیگر دیدگاه عقلی- انتقادی. تاریخنگاری اسلامی از بدو پیدایش بهدلیل تأثیر عمیقی که از نگرشهای حدیثی گرفته بود، بهشدت نقلی- روایی بود. مشخصۀ اصلی این رویکرد پایبندی مستحکم به روش «اِسنادی» بود؛ یعنی همان چیزی که خود یکی از ممیزههای اصلی اصحاب حدیث بود. اما در مراحل بعدی و بهتدریج گرایشی در تاریخنگاری اسلامی پدید آمد که ازسوی اصحاب حدیث متهم به «تساهل در اِسناد» میشد. حامیان این گرایش بهتدریج گامهایی برمیداشتند تا خود و مخاطبانشان را از قیدوبندهایِ بهشدت حدیثی رها کنند. این گامهای تدریجی در مراحل بعدی به «گذار از روش اِسنادی» در بخشی از تاریخنگاری اسلامی انجامید و درنهایت به شکلگیری گرایش تحلیلی- انتقادی در تاریخنگاری اسلامی کمک شایانی کرد. بنابر یافتههای این پژوهش، ازآنجاکه حدیث و تاریخ دو حوزۀ مستقل معرفتی و بالطبع دارای دو موضوع مستقل، یکی قول و فعل پیامبر و دیگری واقعیت تاریخی بودند، نمیتوانستند از روشی یکسان استفاده کنند. ازاینرو بود که اخباری- مورخان نخستین درنهایت روش حدیثی (اِسناد) را کنار گذاشتند و روشهای تاریخیتری را برگزیدند.
کلید واژگان
تاریخنگاری اسلامیاِسناد
گذار از اِسناد
سنت حدیثی
گرایش نقلی- روایی
گرایش تحلیلی- انتقادی
شماره نشریه
13تاریخ نشر
2014-06-221393-04-01
ناشر
دانشگاه الزهراAlzahra University
سازمان پدید آورنده
استادیار گروه تاریخ دانشگاه تربیتمدرسدانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تربیتمدرس
شاپا
2008-88412538-3507




