ساختار افق در اشعار ناظم حکمت: دغدغة مکانمندی
(ندگان)پدیدآور
پدیدآور نامشخصنوع مدرک
Textمقاله علمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ناظم حکمت، شاعر ترک و یکی از کسانی بود که تحت تأثیر مارکسیسمقرار داشتند، او 12 سال از عمرش را در زندان و نزدیک به 20 سال را در تبعید بهسربرد. تجربهای که برداشت او را از مکان به شدت تغیر داد و بر ساختار افق آثارش نیزتأثیر گذاشت. ساختار افق، چنان که کولو تبیین میکند، به مفهوم پدیدارشناسانة «در جهان بودن» نظر دارد و در اثرادبی به دنبال تجربة زیستة نهاد یا سوژه است، نهاد به عنوان موجودی که همواره درمکانی قرار دارد و از آنجاست که دنیا را احضار میکند. این روش با این فرض آغاز بهکارمیکند که هر گفتهای بر اساس سه عنصر شکل یافتهاست: جهان، زبان و من. دربارةناظم حکمت و ساختار افق او، خواهیم دید چه طور گسست در دریافت زندانی از مکان درشعر او دیده میشود. این مقاله قصد دارد ردپای این گسست در ساختار افق را در بوطیقایزمان و مکان شعر حکمت بررسی کند. چگونه توصیفهای او از مکان، او را از دیگرشاعران همعصرش در ادبیاتی که به آن تعلق داشت، متمایز میکند؟ چگونه او این تمایلاتجهان وطنیاش را با دغدغة مکانمندیش آشتی میدهد؟ چگونه یک شاعر مادهگرا بامعنویت افق مواجه میشود؟ اینها سؤالاتی است که این مقاله از طریق تحلیل ساختارافق شعر حکمت سعی در پاسخ دادن به آنها دارد.
کلید واژگان
ساختار افقمکانمندی
ناظم حکمت
میشل کولو
گسست
تبعید
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2012-06-211391-04-01
ناشر
دانشگاه تهرانشاپا
2588-41312588-7092




