ریچارد رورتی: از نو عملگرایی ضد مابعدالطبیعی تا طرد فلسفه
(ندگان)پدیدآور
اکرمی, موسیمحمودی, محسننوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
ریچارد رورتی، فیلسوف مابعدالطبیعه ستیزِ نوعمل گرای آمریکا، طی سه دهه در آثار گوناگون خود فلسفۀ سنتی، از افلاطون تا کانت، را مورد انتقاد قرارداده است. به باور وی، تاریخ فلسفه بیانگر این است که هیچ گونه پاسخ نهایی به پرسش های سنتی در مورد « شناخت»، «حقیقت/ صدق»، و «بازنمود»، وجود ندارد؛ در نتیجه به جای حل کردن این پرسشها باید آنها را منحل کرد. وی شناخت را باور صادق موجه تعریف میکند، اما نظریۀ صدق او عمل گرایانه است و توجیه را حاصل گفت وگو؛ یعنی فعالیت اجتماعی، اجماع گروهی و نوعی همبستگی اجتماعی میداند. رورتی همچنین به اولویت دموکراسی در برابر فلسفه باور دارد، و با مبنا بودن فلسفه برای دیگر بخشهای فرهنگ مخالف است. آرای فلسفی رورتی علی رغم برخورداری از نکاتی سودمند، چه در محور سلبی نقد جزمهای مابعدالطبیعۀ سنتی و چه در محور ایجابی تأکید بر پاره ای از دستاوردهای فکری پسامدرن (همچون تأکید برآزادی، دموکراسی، کثرت گرایی، تواضع فلسفی، و دوری از نخوت علمی) با مشکلاتی مواجه است. نگارندگان در این مقاله به نقد مهمترین برنهادهای چالش برانگیز او میپردازند: 1- نادیده گرفتن ویژگی حکایتگری و اشاره ای زبان؛ 2- خلط میان تأویل و واقعیت؛ 3- مخدوش کردن مرز میان عینیت و ذهنیت؛ 4- تداخل امر عمومی و خصوصی؛ و 5- بی توجهی به نیازمندی علم، فرهنگ، فن شناسی و بویژه دموکراسی به فلسفه.
کلید واژگان
مابعدالطبیعهنوعمل گرایی
شناخت
صدق/ حقیقت
بازنمود
دموکراسی
شماره نشریه
3تاریخ نشر
2010-02-201388-12-01
ناشر
دانشگاه اصفهانUniversity of Isfahan
سازمان پدید آورنده
دانشیار الهیات و فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران.دانشجوی دکتری دانشکدۀ الهیات و فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
شاپا
2008-80862476-3276




