گلشن زرنگار و شهرهای پرنده؛ تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندران
(ندگان)پدیدآور
واشقانی فراهانی, ابراهیمنوع مدرک
Textمقاله علمی
زبان مدرک
فارسیچکیده
گلشن زرنگار پدیدهای در شاهنامۀ فردوسی است که نخستبار در سرآغاز داستان رفتن کیکاووس به مازندران به میان میآید. گلزار معنی معمول گلشن است؛ اما در شاهنامه معنی غالب این واژه را باید سرا (خانۀ بزرگ و کاخ) و تخت دانست. شارحان شاهنامۀ فردوسی هنگام رویارویی با گلشن زرنگار و بیت بحثشده در این مقاله، از آن گذشتهاند و یا با دیدگاه صرف لغوی، گاهی گلشن را بهنادرست معادل باغ و گاهی بهدرستی معادل سرا دانستهاند؛ حالآنکه گلشن زرنگار ماهیتی اساطیری دارد و تحلیل محتوای آن، فراتر از جایگزینی مترادفهای لغتنامهای است. نویسنده در این مقاله با توصیف و تحلیل روایتهای اساطیری ایرانیان نشان میدهد که گلشن زرنگار مطلقاً باغ زرّین نیست و تنها و بهسادگی، سرای زرّین هم نیست؛ بلکه مجموعۀ هفت سرا یا شهری بوده است که کیکاووس بر بالای البرز و بر کران مازندران برآورد و هر سرا/ شهر از فلزی بود. این هفت شهر از مجموعۀ شهرهای پرندۀ پادشاهان ایران بوده است. انگارۀ شهرهای پرنده با انگارۀ اساطیری تختهای پرنده درآمیخته و در شاهنامه نیز گلشن زرنگار میان سرا و شهر و تخت در تردید و تردّد است. تختهای پرنده جهانهایی اصغر بودند که بر الگوی جهان اکبر ساخته میشدند. دیوان این تختها و شهرهای پرنده را بر دوش میگرفتند و در آسمان میپریدند. این پدیده در تأویل انتزاعی، تمثیل عروج نفس و سوارشدن پادشاه پارسای ایرانی بر دیو نفس است. در تأویل عینی نیز خاطرهای از تختهای بزرگ شاهان ایران باستان است که پادشاهان بیگانه یا نمایندگانشان بر دوش میگرفتند و نمونههایی از آنها در نقشهای مقابر پادشاهان هخامنشی دیده میشود.
کلید واژگان
گلشن زرنگارکَیکَرد
گَنگدژ
کیکاووس
فردوسی
شاهنامه
نقد و شرح متون ادب فارسی
شماره نشریه
3تاریخ نشر
2019-09-231398-07-01
ناشر
معاونت پژوهش وفناوری دانشگاه اصفهانUniversity of Isfahan
سازمان پدید آورنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانشاپا
2008-54862476-3268




