نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorواشقانی فراهانی, ابراهیمfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-08T22:02:24Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-29T22:02:24Z
dc.date.available1399-07-08T22:02:24Zfa_IR
dc.date.available2020-09-29T22:02:24Z
dc.date.issued2019-09-23en_US
dc.date.issued1398-07-01fa_IR
dc.date.submitted2018-12-30en_US
dc.date.submitted1397-10-09fa_IR
dc.identifier.citationواشقانی فراهانی, ابراهیم. (1398). گلشن زرنگار و شهرهای پرنده؛ تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندران. متن شناسی ادب فارسی, 11(3), 83-96. doi: 10.22108/rpll.2019.114804.1426fa_IR
dc.identifier.issn2008-5486
dc.identifier.issn2476-3268
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22108/rpll.2019.114804.1426
dc.identifier.urihttp://rpll.ui.ac.ir/article_23592.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/123685
dc.description.abstractگلشن زرنگار پدیده‌ای در <em>شاهنامۀ</em> فردوسی است که نخست‌بار در سرآغاز داستان رفتن کیکاووس به مازندران به میان می‌آید. گلزار معنی معمول گلشن است؛ اما در <em>شاهنامه</em> معنی غالب این واژه را باید سرا (خانۀ بزرگ و کاخ) و تخت دانست. شارحان <em>شاهنامۀ</em> فردوسی هنگام رویارویی با گلشن زرنگار و بیت بحث‌شده در این مقاله، از آن گذشته‌اند و یا با دیدگاه صرف لغوی، گاهی گلشن را به‌نادرست معادل باغ و گاهی به‌درستی معادل سرا دانسته‌اند؛ حال‌آنکه گلشن زرنگار ماهیتی اساطیری دارد و تحلیل محتوای آن، فراتر از جایگزینی مترادف‌های لغت‌نامه‌ای است. نویسنده در این مقاله با توصیف و تحلیل روایت‌های اساطیری ایرانیان نشان می‌دهد که گلشن زرنگار مطلقاً باغ زرّین نیست و تنها و به‌سادگی، سرای زرّین هم نیست؛ بلکه مجموعۀ هفت سرا یا شهری بوده است که کیکاووس بر بالای البرز و بر کران مازندران برآورد و هر سرا/ شهر از فلزی بود. این هفت شهر از مجموعۀ شهرهای پرندۀ پادشاهان ایران بوده‌ است. انگارۀ شهرهای پرنده با انگارۀ اساطیری تخت‌های پرنده درآمیخته و در <em>شاهنامه</em> نیز گلشن زرنگار میان سرا و شهر و تخت در تردید و تردّد است. تخت‌های پرنده جهان‌هایی اصغر بودند که بر الگوی جهان اکبر ساخته ‌می‌شدند. دیوان این تخت‌ها و شهرهای پرنده را بر دوش می‌گرفتند و در آسمان می‌پریدند. این پدیده در تأویل انتزاعی، تمثیل عروج نفس و سوارشدن پادشاه پارسای ایرانی بر دیو نفس است. در تأویل عینی نیز خاطره‌ای از تخت‌های بزرگ شاهان ایران باستان است که پادشاهان بیگانه یا نمایندگانشان بر دوش می‌گرفتند و نمونه‌هایی از آنها در نقش‌های مقابر پادشاهان هخامنشی دیده می‌شود.fa_IR
dc.format.extent912
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherمعاونت پ‍‍ژوهش وفناوری دانشگاه اصفهانfa_IR
dc.publisherUniversity of Isfahanen_US
dc.relation.ispartofمتن شناسی ادب فارسیfa_IR
dc.relation.ispartofTextual Criticism of Persian Literatureen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22108/rpll.2019.114804.1426
dc.subjectگلشن زرنگارfa_IR
dc.subjectکَی‌کَردfa_IR
dc.subjectگَنگ‌دژfa_IR
dc.subjectکیکاووسfa_IR
dc.subjectفردوسیfa_IR
dc.subjectشاهنامهfa_IR
dc.subjectنقد و شرح متون ادب فارسیfa_IR
dc.titleگلشن زرنگار و شهرهای پرنده؛ تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندرانfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله علمیfa_IR
dc.contributor.departmentاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانfa_IR
dc.citation.volume11
dc.citation.issue3
dc.citation.spage83
dc.citation.epage96


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد