بررسی هممعنایی در واژگان نهجالبلاغه بر مبنای نظریۀ پیوستارهممعنایی لاینز
(ندگان)پدیدآور
امدادی, علی اصغربدخشان, ابراهیمدهقان, مسعود
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
هممعنایی یک پدیدۀ مشترک در میان تمامی زبانهای مختلف است. زبانشناسان دنیا نظرات گوناگونی دربارۀ آن داشتهاند. از اینرو، ابتدا دیدگاه زبانشناسان در این خصوص بررسی و سپس دربارۀ گسترۀ آن در نهج البلاغه بحث میشود. پدیدۀ هممعنایی موافقان و مخالفانی دارد که هر کدام دلایل خاص خود را مطرح میکنند و سبب پیدایش این اختلاف، نبودن تعریفی جامع و مانع از هممعنایی بوده است. موافقین بر این باورند که در نهج البلاغه برای یک واژه انبوهی از کلمات مترادف وجود دارد که باعث غنا و وسعت زبان گردیده است و بر همین اساس، کثرت مترادفات را باعث آهنگین شدن نثر عربی دانستهاند. مخالفین وجود ترادف، صرف نظر از طبیعت و سرشت واژه، بر این باورند که هیچ دو کلمهای را در نهجالبلاغه نمیتوان یافت که از نظر معنی کاملاً یکسان باشند؛ چون آن را حکیمانه نمیدانند، بلکه به دنبال شناسایی تفاوتهای دقیق و عمیق میان ارتباط کلمات هستند. در این نوشتار، نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نظریۀ لاینز مبنی بر نظریۀ پیوستارهممعنایی، معانی مختلف چهارده واژهی مترادف در نهج البلاغه را استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند. شایان ذکر است که گزینش محدودِ وازگان تنها به دلیل محدودیت حجم مقاله بوده است. نتایج نشان داد که بر اساس نظریۀ لاینز مبنی بر نظریۀ پیوستارهممعنایی، واژهها نمیتوانند بهطور قطعی در بافتهای مختلف جایگزین هم گردند و از اینرو، وی هممعنایی را پدیدهای نادر در زبان میداند.
کلید واژگان
نهجالبلاغهسیاق
هممعنایی
تحلیل مؤلفهای
پیوستارهممعنایی
زبان شناسی تطبیقی
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2023-08-231402-06-01
ناشر
دانشگاه بوعلی سیناسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکترای زبانشناسی، گروه زبانشناسی، واحد کرمانشاه دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایراندانشـیار و عضو هیأت علمی گـروه زبان و ادبیـات انگلیسـی و زبانشناسی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان
دانشـیار و عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیـات انگلیسـی و زبانشناسی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان
شاپا
2252-07402322-4975



