تأثیر استشهادات ادبی در تفسیر قرآن کریم (مقایسه موردی تفاسیر کشّاف و لاهیجی)
(ندگان)پدیدآور
پدیدآور نامشخصنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
مفسّران قرآن در طول تاریخ خدمات فکری و فرهنگی بسیاری به جامعه اسلامی تقدیم داشتهاند. برخی از آنها قرآنمحوربوده و همواره سعی داشتهاند عناصرمتنیِزبانقرآنراحفظکنند. این سبک تفسیری، هرچند بهسبک متن قرآننزدیکتراست، ولیاغلبفهممتنرا برای خوانندگانمشکلمیسازد. در مقابل برخی دیگر خوانندهمحورند و رساندن پیام را اساس کار خود قرار میدهند. فهم چنین تفسیری برایخوانندگانسادهتر است؛چونهیچعنصربیگانه و ناآشناییدرآننمییابند. یکی از مواردی که مفسّران گروه دوم برای تفهیم آیات بدان متمسّک شدهاند، استشهادات ادبی است. در عصر حاضر از لحاظ فصاحت و بلاغت در اوج شکوفایی بوده است. تفسیر کشّاف زمخشری از جمله تفاسیری است که برای تفهیم معنا، از شواهد ادبی آن روزگار استمداد جسته و به دنبالفهممراد و حکمت واژگان مستعمل در آیات، به آنها استشهاد کرده است. در مقابل تفسیرهایی همچون تفسیر لاهیجی که از شواهد ادبی بیبهرهاند در القای معنا ضعیف هستند. لذا مقالة حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، تعدادی از آیات قرآن را در پرتو دو تفسیر مذکور مورد بررسی قرار داده است؛تا در پرتو این دو تفسیر تأثیر استشهادات ادبی را بنمایاند و در نهایت به این نتیجه رسیده است که زمخشری با تفسیر لغات قرآن بر اساس اشعار جاهلی، دامنة فهم عوام و خواص را بهطور همزمان تأمین میکند. حال آنکه لاهیجی نتوانسته است از پیچیدگیهای لفظی خود را برهاند و از این رو در انتقال صریح معانی و مفاهیم قرآنی ناتوان مانده است.
کلید واژگان
قرآن کریمتفسیر
زمخشری
لاهیجی
استشهادات ادبی
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2017-01-201395-11-01
ناشر
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، دانشکده علوم قرآنی تهرانشاپا
2476-53172676-3044




