نوستالژی در رباعیات خیام
(ندگان)پدیدآور
دهقانی, علینوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
نوستالژی یا غم غربت، همان حس دل تنگیو اندوه انسانها نسبت به گذشته و آن چیزهایی است که در زمان حاضر آنها را در دسترس خود نمیبینند. تغییر و تحوّل اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و عاطفی این حس غریب غربت را در انسانها بر میانگیزد. نگرش بدبینانه و پوچ انگارانه به جهان هستی و به طور کلّی اندوه مرگ و فناپذیری انسان یکی از انواع نوستالژی است که از آن به نوستالژی فلسفی تعبیر میشود. با این حس نوستالژی فلسفی، انسان از گردش دنیا دل خوشی نداشته و حیات را پوچ و بیاساس میبیند و پیوسته مرگ در نظرش نوعی تباهی به حساب میآید. این نوع نگرش تقریباً در اشعار برخی از شعرای فارسی به خصوص در رباعیّات خیام بیشتر دیده میشود. اندوه بودن یا نبودن؛ مرگ و زوال و پوچ انگاشتن جهان هستی از مؤلّفههای نوستالژیک فلسفی در شعر خیام به شمار میرود. در این مقاله با پژوهش در رباعیات خیام، غم مرگ و فناپذیری و نگرش بدبینانه به هستی در رباعیات او واکاوی شده است.
کلید واژگان
نوستالژی رباعیاتخیام
مرگ
فناپذیری جهان
زوال انسان
شماره نشریه
18تاریخ نشر
2016-04-201395-02-01




