بازخوانش بینامتنی منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی از منظر تاریخگرایی نو
(ندگان)پدیدآور
قاسم زاده, سید علیذبیح نیا, آسیهبردخونی, حسیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
در تاریخ ادبیات ایران، آثاری به مقتضیات فکری و فرهنگی زمانه آفریده شدهاند که میتواند در رویکردی بازخوانشی ضمن اشاره به روانشناسی فردی و اجتماعی آن عصر، حلقههایی از جریانشناسی ادبی در تکمیل خلأهای نگرش ساختاری باشند؛ منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی(778ه.ق)، یکی از این آثار است که با وجود غفلت محققان؛ ظرفیتهایی قابل تأمل برای تأکید بر نگرش ساختاری و شبکهای به آثار ادبی یک دوره دارد. این پژوهش، به کمک رهیافتهای بینامتنی و چارچوب نظری «تاریخگرایی نو»، کوشیده است با ردگیری نشانههای درونمتنی و برونمتنی-برخلاف باور عمومی-عرفانی بودن منظومة جمشید و خورشید را اثبات کند. مطابق دستاوردهای تحقیق، از دو ساحت میتوان به اثبات فرضیة عرفانی بودن متن «جمشید و خورشید» پرداخت: نخست، رمزگشایی از شالودة بینامتنی اثر که با وجود پیوندی دیالکتیک(گفتگومدارنه) منظومه با اسطورههای ایران باستان و شاهنامه، و تقلید از زمینة غنایی و شگردهای روایی خمسه سرایی بویژه هفت پیکر نظامی؛ سرشت بنیادین اثر بیشتر به سبب تأسی از ساختار و شگردهای رمزی- عرفانی داستانهای سهروردی؛ مثل عقل سرخ و صفیر سیمرغ، سیر العباد سنایی، داستان شیخ صنعان عطار، داستان قلعة ذات الصور و جدال چینیان و رومیان در مثنوی مولانا، رنگ و بویی عرفانی دارد. دوم، از رهگذر کاربست نگرش تاریخگرایی جدید در تحلیل اثر که از همسویی ژرفساخت این منظومه با جریان صوفیگرایانة قرن هشتم، پرده میگشاید و نشان میدهد که منظومة «جمشید و خورشید» ی نه در خلأ تاریخی و بریدگی از جریان مسلط عصر، بلکه در گفتگو با ساحت غالب فکری و فرهنگی قرن هشتم؛ یعنی عرفانگرایی آفریده شده است.
کلید واژگان
منظومة جمشید و خورشیدسلمان ساوجی
سمبولیسم عرفانی
بینامتنیت
تاریخگرایی نو
ادبیات قدیم
نقد
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2014-05-221393-03-01
ناشر
معاونت پژوهشی دانشگاه شیرازسازمان پدید آورنده
دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)دانشگاه پیام نور استان یزد
دانشگاه پیام نور اردکان




