ابعاد معناشناختی «باید» در زبان فارسی
(ندگان)پدیدآور
عموزاده مهدیرجی, محمّدرضایی, حدائق رضایینوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
باید از جمله مقولههای واژگانی در زبان فارسی است که به طور جدّی با مقولة معنایی وجهیت گره خورده و از این روی، دارای ابعاد معناشناختی پیچیده و قابل تأمّلی میباشد. در مقالة حاضر با بررسی و تحلیل شواهدی از زبان فارسی معاصر، برخی از ابعاد معناشناختی و کاربرد شناختی مقولة باید در این زبان مورد مطالعه قرار گرفته است. این بررسی نشان میدهد که مقولة یاد شده، منتقل کنندة طیف گستردهای از معانی وجهی در زبان فارسی میباشد. در این میان در حالی که معانی وجهی معرفتیِ مقولة باید بسیار محدود است، این مقوله، دارای انواع مختلفی از معانی وجهی کنشگر محور میباشد. مسئلهای که ظاهراً با تحلیلهای در زمانی قابل توجیه است. تنوع معانی وجهی باید را میتوان با چارچوبی کاربردشناختی، شرح و توصیف نمود و آن را زاییدة تأثیر بافتهای مختلف بر معنای این مقوله و مرتبط با عناصری چون زمان دستوری و نشانگرهای وجهی دانست.
کلید واژگان
ی: بایدبافت.
معانی وجهی
وجهیت کنشگر محور
وجهیت معرفتی
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2010-11-221389-09-01
ناشر
دانشگاه تهرانUniversity Tehran
سازمان پدید آورنده
دانشیار دانشگاه اصفهانشاپا
1026-22882676-3362




