ژان ژاک روسو و بسط ایده شهروندی مدرن
(ندگان)پدیدآور
مقیمی زنجانی, شرویننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
جریان غالب در تفسیر فلسفة سیاسی روسو، جریانی است که میکوشد فهم روسو را به فهم «تمایز جوهری» او از هابز و لاک منوط کند. بدینترتیب فهم ایدة شهروندی مدرن که با فلسفة سیاسی روسو وارد مرحلهای اساسی شد نیز اغلب بر همین منوال، یعنی با تأکید بر «تمایز جوهری» میان ایدة شهروندی نزد هابز و روسو به انجام میرسد. اما پیچیدگی و چندلایگیِ فلسفة سیاسی روسو نباید موجب شود که از پیوند محکم و اساسی آن با طرح نوینی که هابز درانداخت، غفلت ورزیم. در واقع روسو درست به مانند اسلاف مدرن خویش با این حُکم موافقت کرد که انسان بنا به طبیعت خویش، موجودی غیرسیاسی است و اینکه تحلیل وضع بشر را باید از ایدة فرد آغاز کرد. هدف از این مقاله کوشش برای نشان دادن این امر است که فهم فلسفة سیاسی روسو و بهتبع آن فهم ایدة شهروندی نزد روسو، بیشتر از آنکه در پرتو آن «تمایز جوهری» امکانپذیر باشد، در ذیلِ بسط ایدة هابز و به یک معنا رادیکال کردن آن ایده قابل فهم است. ما میخواهیم نشان دهیم که ایدة فرد صاحب حق در فلسفة سیاسی روسو، همان مبنایی است که اجازه نمیدهد تمایز میان فلسفة او و هابز چندان «جوهری» باشد. بر همین اساس آنچه روسو را از هابز و لاک و لاجرم شهروند روسویی را از شهروندی هابزی و لاکی متمایز میکند، بسط مقدمات هابزی و به یک معنا رادیکال کردن مبانی مدرنیستی فلسفة سیاسی هابز است که به درکی از شهروندی نزد روسو منتهی شد که اکنون در مقام طبیعت ثانوی انسان مدرن خودنمایی میکند.
کلید واژگان
ایدة فردروسو
شهروندی
فلسفة سیاسی
وضع طبیعی
هابز
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2020-03-201399-01-01
ناشر
دانشگاه تهرانسازمان پدید آورنده
استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیشاپا
1735-96781735-9686




