هستی شناسی مولانا
(ندگان)پدیدآور
بشیرپور, حبیبحاج ابراهیمی, طاهرهنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
مولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوه های بی همتای خداوند می یابد، که خداوند در آن بهاندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستیآیینه ای است که خداوند دائماً در آن جلوه گری می کند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنامی یابد و معنا را به تعبیر استاد خویش شمس تبریزی همان خدا می داند. او آدمیان را در این عرصهفرا می خواند که با فراست ذهن و طهارت باطن، معنا خوان جلوه های مختلف و متنوع هستی شوند.جهان دو قطبی در هستی شناسی مولوی گاهی جای خود را به یک هستی بسیط و ساده می دهد کهنمی بیند و تمام پهنای هستی در « فصلی » از بطن های مختلف تشکیل شده است. مولوی در هستیبا خداوند، و بنابراین، جای جای آن پر از معنا است. هستی در نگاه مولوی، از « وصل » نگاه او محلحیاتی آکنده از طراوت و حرارت برخوردار است و تمامی اجزای آن بر مبنای عشق، بر طریقکمالی خود طی طریق می کنند.
کلید واژگان
مولویهستی
عشق
خداوند
تجلی
حقیقت
وجود
شماره نشریه
1111391تاریخ نشر
2012-03-201391-01-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقاتسازمان پدید آورنده
نداردندارد




