«عاطفه» در فلسفۀ لایبنیتس
(ندگان)پدیدآور
ربانی نیا, محدثهکرباسی زاده, امیراحسان
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
یکی از مهمترین جنبههای حیات روانی ما از نظر کیفیت و معنای وجودمان عواطف[1] است؛ زیرا عواطف میتوانند ادراکات، افکار و کنشهای ما را در مسیری معین هدایت کنند. برای توضیح این مقوله، لازم است تمایز انفعالات[2]، تمایلات عقلانی، غرایز و نقش هر یک در کنشهای انسانی بررسی شوند. لایبنیتس[3] در فلسفۀ ذهن خود، این تمایلات[4] مختلف ذهن را بهخوبی برجسته و با تمرکز بر نیروهای پویا، درک ذهن انسان را به شیوهای ویژه دگرگون میکند. او تلاش میکند چگونگی تأثیر این نوع عواطف بر بدن و ذهن را مبتنی بر رویکرد موازینگری روانتنی خود و تجربۀ حالاتی مانند لذت و درد را مبتنی بر زمینۀ متافیزیکی خود توضیح دهد. اگرچه لایبنیتس هیچگاه مانند دکارت رسالهای جداگانه در رابطه با انفعالات ننوشت، عمیقاً به بُعد آرزومند و مشتاق ذهن انسان اهمیت میداد و ایدههای او در این باب را میتوان در اثر جستارهای جدید در فهم بشری[5] دریافت. در این مقاله تلاش میشود با تمرکز بر این اثر، رویکرد او را در رابطه با عواطف و به طور ویژه انفعالات انسانی توضیح داد.
کلید واژگان
عاطفهانفعالات
کنش
لایبنیتس
لایب نیتس
شماره نشریه
38تاریخ نشر
2024-09-221403-07-01
ناشر
دانشگاه اصفهانUniversity of Isfahan
سازمان پدید آورنده
گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، ایراندانشیار گروه فلسفه ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
شاپا
2008-80862476-3276



