تحلیل وجوه فرهنگ عامه در نقاشیهای حسینعلی ذابحی
(ندگان)پدیدآور
آفرین, فریدهنوع مدرک
Textمقالۀ پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
در این مقاله به مطالعه وجوه فرهنگ عامه در آثار ذابحی با تمرکز بر چند مضمون مرتبط مانند کارناوال، آرمانشهر و گروتسک میپردازیم. مسئله اصلی چگونگی نشان دادنِ رهایی فرهنگ عامه از زیر فشار و بار فرهنگ مسلط در آثار هنرمند مذکور با تکیه به سبک او، با روش توصیفی-تحلیلی است. هدف پژوهش برجسته کردن ویژگیهای فرمی آثار و در نهایت رسیدن به دو سطح دلالت آشکار و ضمنی است تا با شرح آنها، انواع وجوه فرهنگ عامه در آثار این هنرمند در دو سطح فرهنگ متعلق به عامه و فرهنگ تولید شده توسط عامه برجسته شود. در بخش اول مقاله در سطح دلالت آشکار با تکیه به ویژگیهای کلی نقاشیهای هنرمند چون حذف خط مرزنما، از ریختافتادگیِ اشیا در طبیعت بیجانها و استفاده از رنگهای بیانگر به تمایز فیگورها، اشخاص ادا و اطوار و البسه و آرایش خاص منطبق بر شخصیتهای اجتماعیشان پرداخته و ارتباط آنها با عناوین زبانیِ هنجارشکنِ آثار تبیین میشود. در سطح دلالت ضمنی با توجه به ویژگیهای کلی آثار و پیوند دادنِ موضوع نقاشیهای این هنرمند به یکدیگر، به مضامین عمیقتری خواهیم رسید. با بررسی شخصیت و لباس فیگورها در آثار میتوانیم جشنی آیینی چون کارناوال را متصور میشویم که افراد به فرصتهای برابر یعنی به نوعی آرمانشهر بیطبقه رسیدهاند. در این بخش از قطع و اندازه و نحوة اجرای آثار به منزله محل فروشکستن تقابل دوگانه فرهنگ مسلط و عامه بحث میشود. به حال خود واگذاردن طبیعت بیجانها حسی از هراس را همراه دارند. این وجه همراستای فیگورهایی که به نحو اغراقآمیز بر وجوه شخصیشان تأکید شده است، فضایی گروتسک را القا میکند. نحوه قلمگذاری سریع، کوبهای و رنگگذاری خشک و جسمانی، رنگهای تیره با اتکا به نیروی هیولایی و احساس برخاسته از رنگ، وجوهی را به نمایش میگذارد که در برابر نیروی قواعد آثار بازنمایانه (عینیگرا) مقاومت میکند. این مقاومت نقاشی را دارای انرژی ذخیرهای میکند که بعد ایستا و نامتحرک شخصیتها و فرمهای طبیعت بیجان را متحرک، معوج، مواج و دفرمه میکند و از ریخت میاندازد. تمام ویژگیهای گفتهشده، با پیچ و تابدادن زبان مسلط بصری با تکیه به سبک اکسپرسیونیسم، نقاشیها را از سلطه بازنمایانه بازداشتهاند و بدون تأکید مستقیم بر سیاهیهای طبقه عامه وجود فرصتهای تحققبخش انرژیهای نادیده گرفتة فرهنگ عامه را معرفی میکنند. این آثار از پس توصیف فرمی و تحلیل تفسیری در دو سطح دلالت در نتیجه دو وجه از فرهنگ عامه را، یکی فرهنگ تولید شده توسط عامه و دیگری فرهنگ متعلق به عامه را معرفی میکند و در نتیجه در تقابل با هنر تقلیدی/ بازنمایانه، هنر زیباشناختی به شمار میآیند زیرا به شکل معکوس ناهمگونی خود را نسبت به فرمهای تجربة سلطه اعلام میکند.
کلید واژگان
کارناوالگروتسک
آرمانشهر
فرهنگ عامه
ذابحی
شماره نشریه
59تاریخ نشر
2018-04-211397-02-01
ناشر
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظرNazar Research Center for Art, Architecture and Urbanism (NRC)
سازمان پدید آورنده
گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه سمنانشاپا
1735-96352251-7197




