بررسی هنجارگریزی معنایی در مثنوی مولانا بر مبنای الگوی لیچ
(ندگان)پدیدآور
پدیدآور نامشخصنوع مدرک
Textعلمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
مولانا، به عنوان معلم بزرگ اخلاق و عرفان، در مثنوی وظیفه دشوار بیان مفاهیم ذهنی عرفانی را که برای بیشتر خوانندگانش تازگی داشتهاند، به زبانی ملموس، عهدهدار شد. افزون بر این، برای انجام این مهم، مولانا تلاش داشت غبار عادات فکری را از ذهن خوانندگان بزداید و افقی تازه در برابر دیدگان آنان بگشاید. انجام این مهم از طریق زبان روزمره عملی نبود. این امر باعث شد مولانا هنگام سرودن مثنوی از هنجارهای زبان خودکار فاصله بگیرد و به آنچه در زبانشناسی هنجارگریزی خوانده میشود دست بزند. در این نوشتار، بر اساس تقسیمبندی که منتقد و زبانشناس انگلیسی جفری لیچ از انواع هنجارگریزی انجام داده است، هنجارگریزی معنایی در شعر مولانا مورد بررسی قرار میگیرد. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که هنجارگریزیهای موجود در مثنوی، افزون بر اینکه چیرهدستیهای شاعر در عرصه زبان را نشان میدهند، باعث شدهاند که بین فرم و معنا همخوانی وجود داشته باشد، بدین معنا که موضوعی تازه زبانی تازه را به همراه داشته است.
کلید واژگان
مثنوی معنویهنجارگریزی معنایی
نظریه لیچ
شماره نشریه
34تاریخ نشر
2018-02-201396-12-01




