منظر حسی؛ رابطه میان منظر محسوس و فضای عمومی
(ندگان)پدیدآور
بس, ژان مارکنوع مدرک
Textترویجی
زبان مدرک
فارسیچکیده
در فرانسه سابقة پژوهش در حوزه منظر ۲۵ سال پیش با برگزاری همایشی در باب «مرگ منظر؟» آغاز شد2. بعد از انتشار کتاب «نظریة منظر3» اَلن روژه امروز تنها 15 سال است که منظر موضوع مباحث نظری و عملی شده است. بدیهی است که در این میان، سؤالات جدیدی نیز مطرح شد. طی دورههای طولانی منظر مفهومی طبیعی داشت : دید وسیع طبیعی (پانوراما) مشهود از نقطهای مرتفع، خالق نوعی لذت زیباشناسان و هیجانی محسوس. این ادراک مصور یا تزئینی امروزه چه در حوزه نظریات و چه در پروژهها دچار بحران شده و رابطه انسان و منظر بیش از آنکه «طبیعی» باشد، پیچیده است. منظر، دیگر تنها در حوزه زیباشناسی مطرح نیست بلکه در علوم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حقوق نیز کاربرد دارد؛ از صنعت تا مسئلة مصرف انرژی. سؤال این است که گسترة بیمرز این مفهوم چه تأثیری بر خوانایی کانسپت آن و عملکردهای منظرین دارد؟ به عنوان مثال در مبحث روشهای دسترسی به منظر این مسئله مطرح میشود که آیا بینایی همچنان تنها روش است؟ حال آنکه از منظر بویایی، شنیداری و حتی چشایی نیز مطالبی میشنویم. همچنین پیشرفت رسانهها (عکاسی، فن سینما و دنیای دیجیتال) و این دنیای مجازی جدید غیرمادی، همگی از روشهای سنتی مصورسازی4 بسیار دورند. در مجموع امروز، منظر کمتر در وهله اول قابل خوانش است. برای بررسی این وضعیت هستیشناسانه باید ابتدا به دورهشناسی تحولات منظرین بپردازیم. در این پژوهش به پنج جهتگیری اصلی میرسیم که مبدأ یا مرکز مباحث منظرین در تفکر معاصر بودهاند.
شماره نشریه
21تاریخ نشر
2013-02-191391-12-01
ناشر
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظرسازمان پدید آورنده
مطالعات جغرافیا و شهر، دانشگاه سوربن پاریسشاپا
2008-74462008-2169




