نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorطهماسبی, محمدرضاfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-30T21:42:45Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-10-21T21:42:46Z
dc.date.available1399-07-30T21:42:45Zfa_IR
dc.date.available2020-10-21T21:42:46Z
dc.date.issued2006-06-22en_US
dc.date.issued1385-04-01fa_IR
dc.date.submitted2016-12-08en_US
dc.date.submitted1395-09-18fa_IR
dc.identifier.citationطهماسبی, محمدرضا. (1385). رهیافت‌های بنیادین فلسفی در هوش مصنوعی. حکمت و فلسفه, 2(6), 25-47. doi: 10.22054/wph.2006.6672fa_IR
dc.identifier.issn1735-3238
dc.identifier.issn2476-6038
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22054/wph.2006.6672
dc.identifier.urihttp://wph.atu.ac.ir/article_6672.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/441513
dc.description.abstractاز اواسط قرن بیستم و به دنبال رشد چشمگیر علوم رایانه‌ای این تصور پدید آمد که می‌توان با ابزارهای فیزیکی و روش‌های مطرح در فیزیک و علوم رایانه‌ای هوش انسانی را به‌طور مصنوعی بازسازی کرد. هنگامی‌که در دهه 1950 میلادی ماشین‌های محاسبه گر کارآیی زیادی از خود نشان دادند، تحقیقات در جهت ساخت ماشین‌های هوشمند آغاز گردید؛ از آن زمان تاکنون با انجام تحقیقات فیزیکی و رایانه‌ای تلاش‌های وسیعی در این جهت صورت گرفته است. پس از گذشت چند سال از آغاز این تحقیقات، اندک اندک امکان یا عدم امکان ساخت هوش مصنوعی به مسئله‌ای تبدیل شد که فیلسوفان را به سوی خود خواند افت و خیزهایی که در زمینه ساخت ماشین‌های هوشمند پدید آمد و نیز بحث‌های فلسفی در این باب، سبب شد تا عقاید مختلفی در خصوص هوش مصنوعی میان فیلسوفان بروز پیدا کند. به‌طور کلی تاکنون دو رهیافت عمده در ساخت هوش مصنوعی توسط دانشمندان به کار گرفته شده است. این دو رهیافت در طول چند دهه‌ای که از تاریخ هوش مصنوعی می‌گذرد پا به پای هم حرکت کرده و هر یک در مراحل افت و خیزهای خاص خود را داشته‌اند. هر یک از این رهیافت‌ها تلقی خاصی از ذهن انسان و نحوه کارکرد آن دارد و با توجه به این دیدگاه تلاش می‌کند تا ماشین را براساس این تلقی از ذهن بشر، بسازد همچنین هر کدام از این رهیافت‌ها به یک دیدگاه فلسفی متمایز از دیگری متکی است که در بنیان آن جای دارد. در واقع هر رهیافتی مسبوق به یک نگاه کلان فلسفی به مقوله معرفت و ذهن انسان است. این دو رهیافت را می‌توان نشانه گرایی و پیوند گرایی نام نهاد. در این نوشته تلاش شده است تا این رهیافت‌ها براساس نگاه فلسفی‌ای که در بن هر کدام نهفته است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.fa_IR
dc.format.extent2639
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه علامه طباطبائیfa_IR
dc.publisherAllameh Tabataba’i Universityen_US
dc.relation.ispartofحکمت و فلسفهfa_IR
dc.relation.ispartofWisdom And Philosophyen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22054/wph.2006.6672
dc.subjectهوش مصنوعیfa_IR
dc.subjectنشانه گراییfa_IR
dc.subjectپیوند گراییfa_IR
dc.subjectاتمیسمfa_IR
dc.subjectکل گراییfa_IR
dc.titleرهیافت‌های بنیادین فلسفی در هوش مصنوعیfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله پژوهشیfa_IR
dc.contributor.departmentهیئت علمی دانشگاه تهرانfa_IR
dc.citation.volume2
dc.citation.issue6
dc.citation.spage25
dc.citation.epage47


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد