نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorباقری, خسروfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-30T21:42:36Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-10-21T21:42:37Z
dc.date.available1399-07-30T21:42:36Zfa_IR
dc.date.available2020-10-21T21:42:37Z
dc.date.issued2006-03-21en_US
dc.date.issued1385-01-01fa_IR
dc.date.submitted2016-12-08en_US
dc.date.submitted1395-09-18fa_IR
dc.identifier.citationباقری, خسرو. (1385). معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) در دیدگاه پیاژه. حکمت و فلسفه, 2(5), 7-22. doi: 10.22054/wph.2006.6668fa_IR
dc.identifier.issn1735-3238
dc.identifier.issn2476-6038
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22054/wph.2006.6668
dc.identifier.urihttp://wph.atu.ac.ir/article_6668.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/441505
dc.description.abstractمعرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) پیاژه، دست کم تحت تأثیر چهار منبع بوده است: فلسفه کانت، ساخت گرایی ریاضی بورباکی، زیست شناسی، و سیبرنتیک. تأثیر کانت را می‌توان در توسل پیاژه به سوژه معرفتی و طرح‌واره‌های ذهنی پیشینی آن که داده‌های حسی را سازمان می‌دهند ملاحظه نمود. تأثیر ساخت گرایی ریاضی، به نحوی پیاژه را به نادیده گرفتن سوژه فردی و تأکید بر سوژه معرفتی به منزله یک صورت‌بندی انتزاعی کشاند. تأثیر زیست شناسی را می‌توان در مفهوم سازگاری با محیط دشوار، مشتمل بر جذب و انطباق، ریشه یابی کرد. سرانجام، تأثیر سیبرنتیک را می‌توان در تأکید اکید پیاژه بر خود تنظیم کنندگی ملاحظه نمود که منجر به سازمان‌دهی مجدد دانش بر حسب پسخوراند می‌شود. به‌طور کلی، پیاژه، معرفت شناسی ژنتیک را به منزله یک معرفت شناسی علمی در نظر می‌گیرد که با سازو کارهای تحول دانش سر و کار دارد و روش آن، نه تحلیل فلسفی یا تأمل، بلکه تحقیق پذیری تجربی است. هرچند پیاژه به طور اکید از سازگاری به منزله کلیدی برای حل و فصل مسئله رابطه دانش – واقعیت استفاده می‌کند، در عین حال، به مفهوم مطابقت با واقعیت نیز توسل می‌جوید. اما تکیه صرف او به پسخوراندهای منفی مانع از آن می‌شود که او بتواند این مسئله را به نحو مناسبی حل و فصل کند. این در واقع، پاشنه آشیل معرفت شناسی پیاژه است. این از آن‌رو است که پسخوراندها تنها حاکی از (عدم) کفایت ساختارهای دانشی فرد است، نه (عدم) مطابقت آن با واقعیت. این نشان دهنده نیاز معرفت شناسی ژنتیک به دیدگاه واقع گرایی و مفهوم کلیدی آن یعنی مطابقت با واقعیت است. مطابقت را نمی‌توان و نباید به کفایت فروکاست، هرچند که کفایت، از جمله قرائن مطابقت با واقعیت و البته تنها یکی از آنها است.fa_IR
dc.format.extent1669
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه علامه طباطبائیfa_IR
dc.publisherAllameh Tabataba’i Universityen_US
dc.relation.ispartofحکمت و فلسفهfa_IR
dc.relation.ispartofWisdom And Philosophyen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22054/wph.2006.6668
dc.subjectمعرفت شناسیfa_IR
dc.subjectساخت گراییfa_IR
dc.subjectژنتیکfa_IR
dc.subjectدانشfa_IR
dc.subjectمطابقت با واقعیتfa_IR
dc.subjectسیبرنتیکfa_IR
dc.subjectسوژهfa_IR
dc.titleمعرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) در دیدگاه پیاژهfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله پژوهشیfa_IR
dc.contributor.departmentدانشیار دانشگاه تهرانfa_IR
dc.citation.volume2
dc.citation.issue5
dc.citation.spage7
dc.citation.epage22


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد