نظریه چرخه قدرت و تحولات قدرت ایالات متحده؛ بستری برای تحلیل رفتار سیاست خارجی
(ندگان)پدیدآور
جمشیدی, محمدیزدان شناس, زکیهنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
تحول سیستم بینالملل پس از پایان جنگ سرد و سیاست خارجی ایالات متحده به عنوان ابرقدرت باقیمانده در سیستم، از مهمترین عواملی هستند که سیاست بینالملل و سیاست خارجی تمامی بازیگران سیستم بینالملل اعم از دولتی و غیردولتی را شکل میدهند. به همین منظور، این نوشتار بر آن است تا با پاسخگویی به این سوال که قدرت آمریکا در سالهای بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری سابق چه تحولاتی را از سر گذرانده است، بستر لازم را برای درک روند تحولات نظامبینالملل و فهم سیاست خارجی آمریکا و به تبع آن سایر بازیگران سیستم فراهم آورد.نظریه چرخه قدرت به سبب نقاط قوت خود در بررسی روند تحولات و تحلیل آن، به عنوان چارچوب نظری انتخاب شده است. در ابتدا دادههای مربوط به هشت شاخص قدرت ملی برای هشت قدرت برتر نظام بینالملل در بازه ۱۹۸۹-۲۰۱۷ گردآوری شده و سپس با محاسبه قدرت نسبی برای هر یک از هشت بازیگر مورد نظر، چرخه قدرت آمریکا ترسیم شده است. دادهها با استفاده از پایگاههای اینترنتی جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل آن به صورت کمی صورت گرفته است. چرخه ترسیم شده نشان میدهد که آمریکا در ۱۹۹۸ در نقطه بیشینه قدرت نسبی خود در نظام بینالملل قرار داشته و پس از آن وارد فاز افول قدرت نسبی شده است و در سال ۲۰۱۲ سرعت کاهش قدرت نسبی آن از افول فزاینده به افول کاهنده بدل شده است.
کلید واژگان
چرخه قدرتقدرت نسبی
نقش
نظام بینالملل
ایالات متحده
شماره نشریه
59تاریخ نشر
2020-09-221399-07-01
ناشر
انجمن ژئوپلیتیک ایرانIranian Association of Geopolitics
سازمان پدید آورنده
گروه مطالعات منطقهای، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانگروه مطالعات منطقه ای، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
شاپا
1735-43313698-2538




