واکاوی «حکایت ایاز» مولانا با تکیه بر آراء یونگ و فروید
(ندگان)پدیدآور
ممتحن, مهدیکمالی بانیانی, مهدی رضانوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
از دهه1920 به بعد نقد روانکاوانه، سبک گستـردهای از نقـد روانشـناختی بوده که فرضیات آن توسط زیگموند فروید(مؤسس مکتب پسیـکانالیز) بنیـان گذارده شـده است. در بیـان تحـولات روانشـناختی، سـاختار ارائـهشده توسط فروید دارای سـه نقش برجستـه بود: نهـاد (id)، مـن (Ego) و فرامـن (superego). این سـه طبـقه ساختار شخصیتی هر فرد را به وجود میآورنـد و با واکـاوی موشکافانه هر یک از این مراحـل میتوان به فردیت و روان شخص در هر لحظه زمانی پی برد. تأثیر اندیشههای مولانا بر سبک «مثنوی» بسیار شبیه به تأثیری است که فلسفه اشراقی هانریبرگسون و آرای او درباره زمان بر جریان رمـان نویسـی قرن حاضر و ظـهور سبـک جریان سیـال ذهن گذاشتـه است. جریانهای دیالکتیک و پارادوکسیکال خودآگاهی و ناخودآگاهی در مسیر داستانسـرایی مولانا، سبب گـذر وی از مراحل سهگانه روانشناسی و پایایی ردپایی این تضاد در داستانهای «مثنـوی» گردیـده است. از این رو در این مقاله به واکاوی درگیریهای ذهنی مولانا در حکایت «ایاز» در تطبیق با آراء یونگ و فروید پرداخته شده است.
کلید واژگان
خودآگاهیناخودآگاهی
مولانا
درگیریهای ذهنی
شماره نشریه
30تاریخ نشر
2014-07-231393-05-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفتIslamic Azad University Jiroft Branch
سازمان پدید آورنده
* عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جیرفت(دانشیار).دانشجوی دکتری تخصصی زبان و ادبیات فارسی.




