ارزیابی سازگاری ارقام مختلف کلزا(Brassica napus L.) تحت شرایط آب و هوایی منطقه شیروان
(ندگان)پدیدآور
فروغی, عباسبیابانی, عباسراحمی کاریزکی, علیرسام, قربانعلینوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
چکیده مقدمه کلزا مهمترین دانه روغنی است که در بین دانههای روغنی جهان بیشترین رشد را در دهههای اخیر داشته و امروزه مقام سوم را پس از سویا و نخل روغنی در فراوردههای روغن نباتی احراز کرده است (7). عملکرد کلزا در سال 2003 میلادی در جهان و ایران به ترتیب 1567 و 1592 بوده که در سال 2014 به 2043 و 2125 کیلوگرم در هکتار افزایش یافته است (15). متخصصان فیزیولوژی گیاهان زراعی میبایست شاخصهای فیزیولوژیک مهمی را که در گذشته باعث افزایش عملکرد شدهاند و در آینده نیز میتوانند به پیشرفت بهنژادی در افزایش کمی و کیفی کمک کنند، شناسایی نمایند (3). بنابراین این مطالعه با هدف بررسی صفات فیزیولوژیکی مرتبط با بهبود عملکرد ارقام کلزا انجام گرفت.  مواد و روشها این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در طی سالهای زراعی 94-1393 و 95-1394 به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل 20 رقم و لاین کلزا بود. ثبت مراحل فنولوژیک به روش سیلوستر- برادلی (1984) صورت گرفت. به منظور اندازهگیری سطح برگ و زیست توده اولین نمونهبراری تخریبی در نیمه دوم اسفند ماه (قبل از به ساقه رفتن ارقام) صورت گرفت و به فاصله 8 الی 10 روز نمونهبرداریهای بعدی تا رسیدگی فیزیولوژیک ادامه یافت. در پایان فصل رشد (مرحله رسیدگی برداشت) عملکرد و اجزای عملکرد اندازهگیری شدند. به منظور بررسی شاخصهای رشد، ارقام بر اساس تجزیه کلاستر به سه گروه با عملکرد بالا (Bilbao)، متوسط (کرج 3) و پایین ( ساریگل) تقسیم شدند و از هر گروه یک نماینده انتخاب گردید. نتایج و بحث نتایج نشان داد که بین ارقام مورد مطالعه از لحاظ صفات فنولوژیک تفاوت معنیداری وجود داشت. بهطوری که ارقام ساریگل، طلایه، شیرالی، ظفر و زرفام زودتر از سایر ارقام به مرحله رسیدگی فیزیولوژیک رسیدند. همبستگی مثبت و معنیدار دوام گلدهی با عملکرد (**66/0=r) و تعداد خورجین در بوته (**88/0=r) اهمیت این دوره را در تعیین عملکرد نشان داد. همچنین مهمترین مرحله تعیین کننده عملکرد (دوام گلدهی) تحت تأثیر شرایط محیطی همانند دما، تشعشع و بارندگی قرار گرفت. رقم Bilbao نسبت به دو رقم کرج 3 و ساریگل دارای شاخص سطح برگ بالاتری بود. همچنین رقم ساریگل زودتر از دو رقم دیگر به حداکثر شاخص سطح برگ دست یافت. همبستگی قوی بین عملکرد و حداکثر تجمع ماده خشک وجود داشت (**81/0=r). همزمانی شاخص سطح برگ حداکثر با تشعشع خورشیدی بیشتر برای دستیابی به حداکثر عملکرد بسیار مهم میباشد. مقدار CGR در سال اول بهطور معنیداری از سال دوم بیشتر بود. وجود شرایط تشعشی دریافتی مطلوبتردر سال اول و هوای بارانی و ابری بیشتر در سال دوم علت تفاوت شاخصهای رشد در دو سال بود. تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در سال اول نسبت به سال دوم بیشتر بود. بخشی از تفاوت عملکرد بین دو سال با کاهش شاخصهای رشد مرتبط بوده و بخش دیگر کاهش شاخص برداشت در سال دوم آزمایش میباشد. بهطور کلی، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، روز تا رسیدن به شاخص سطح برگ حداکثر و تعداد خورجین در بوته 99 درصد از تغییرات مرتبط با عملکرد را توجیه نمودند.
کلید واژگان
تشعشع خورشیدیشاخص برداشت
شاخص سطح برگ
خصوصیات فنولوژی
عملکرد دانه
فیزیولوژی گیاهان زراعی
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2019-08-231398-06-01
ناشر
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و انجمن زراعت و اصلاح نباتات ایرانسازمان پدید آورنده
فارغ التحصیل دکتری زراعتعضو هیئت علمی
استادیار دانشگاه گنبد کاووس
هیات علمی
شاپا
2008-739X2008-7403




