تحلیل کهنالگویی هفتخوان رستم با تکیه برنظریه روانشناسی یونگ
(ندگان)پدیدآور
شاملو, اکبرواشقانی فراهانی, ابراهیمخداکرمی, رامیننوع مدرک
Textعلمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
از رایجترین شیوههای بررسی اساطیر، تحلیل روانکاوانۀ آنهاست. کارل گوستاو یونگ، واضع نظریۀ روانشناسی شخصیّت، با مطرح ساختن مقولۀ کهنالگوها دریچهای تازه، رو به دنیای نقد و تحلیل اساطیر گشود. یونگ برای هر شخص، ناخودآگاه فردی و جمعی را در نظر میگیرد. از نظر او ناخودآگاه فردی بر لایهای عمیقتر فطری بنا شده که ناخودآگاه جمعی یا کهنالگو نامیده میشود. بروز و ظهور کهنالگو در آثار هنری به خصوص ادبیات و اسطورهها برجستهتر است. این پدیده در شاهنامه که از نامورترین اسناد اساطیری و حماسی ایرانی به شمار میرود، قابل توجه است. کهنالگوهایی چون عبور از موانع و مشکلات، پهلوانآزمون، نقش برجستۀ قهرمان (پهلوان)، مادرمثالی، سایه، آنیما، آنیموس و... از کهنالگوهای برجستة شاهنامه هستند. در هفتخوان رستم بسیاری از این کهنالگوها دیده میشوند؛ همچنین مطابق نظریۀ یونگ میتوان مراحل هفتخوان را نوعی گذر از «من» و رسیدن به «خود» در جهت شکلگیری «فردانیّت روانی فرد» دانست. این مسیر جز با یاری قهرمان (رستم) و گذر از سایه ممکن نیست. در واقع در این مسیر کیکاووس که نماد انسان است، در مسیر حرکت از «من» به «خود» (فردانیّت فرد) از یاریهای رستم (قهرمان) بهرهمند میشود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی و با تکیه بر نظریۀ روانشناسی یونگ، کهنالگویی داستان هفتخوان رستم را بررسی میکند.
کلید واژگان
رستمهفتخوان
کهنالگو
فردانیّت
سایه
اسطوره
شماره نشریه
55تاریخ نشر
2019-06-221398-04-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوبسازمان پدید آورنده
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نوردانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
شاپا
2008-44202252-0899




