خوانش کُهنالگویی در داستانهای ژان ـ ماری گوستاو لوکلِزیو: «بیابان، جوینده طلا و کتابِ گریز»
(ندگان)پدیدآور
نژادمحمد, وحیدبلیغی, مرضیهنوع مدرک
Textعلمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
قوة خیال و داستانپردازی یکی از ابزارهای بیان معمّاهای تاریخی و زیستیِ بشر است. ارتباط ادبیات و اسطوره از بدو خیالپردازیِ انسان بیوقفه خود را از لحظه آفرینشهای ادبی نشان داده است. نوشتههای مستند و داستانی، پدیدههای تاریخی و اسطورهای را بازسازی میکنند و بررسی مفاهیم روانشناختی را در خود به تحلیل میطلبند. بسترهای تخیلی و واقعگرای نویسندگان قرن بیستم از جمله گوستاو لوکلزیو حامل اَشکال ادراکی و تاریخی بوده که به گونهای جمعی قابل دستیابی هستند. لوکلزیو با بازخوانیِ برخی از کهنالگوهای مطروحه توسط یونگ همچون پرسونا، آنیما، آنیموس، بازگشت به خویشتن، تولد، پیرِ دانا، سایه و گریز بخش زیادی از نوشتههای خود را بر روی ناخودآگاه جمعی و اسطورهها قرار داد. او توانست عمیقترین لایههای دیرین و اسطورههای نهفته روان بشری را در کنار عناصر فردی و طبیعی در عالم داستانی و تخیلی به تصویر بکشد. فرآیند فردیت و حرکت شخصیتهای داستانی وی نیز در کنار همین تصاویر ابتدایی و اسطورهای شکل میگیرد. از اینرو ساختار روایی و داستانی وی، نمود یک نظام نمادین روانی است که در بطن تاریخ و اسطوره تعریف میشود. شناساییِ همین صور ارثی و بیزمان در سازههای داستانی مؤلف مذکور همراه با آراء یونگ از اهداف این مقاله خواهد بود.
کلید واژگان
داستاناسطوره
کهنالگو
لوکلزیو
ناخودآگاه جمعی
شماره نشریه
50تاریخ نشر
2018-05-221397-03-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوبسازمان پدید آورنده
استادیار زبان و ادبیات فرانسه دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریزاستادیار زبان و ادبیات فرانسه دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز
شاپا
2008-44202252-0899




