استراتژی مدیریت استعداد و رابطه آن با هوش عاطفی کارکنان

Abstract

امروزه توسعه مدیریت استعداد یکی از مهمترین عوامل کسب و کار و از مؤلفه های کلیدی حفظ مزیت رقابتی<br />پایدار در سازمان ها به شمار می رود. هوش عاطفی نیز به دلیل تأثیر مستقیمی که بر عملکرد دارد، می تواند<br />مکمل مناسبی جهت حفظ این مزیت باشد. بنابراین، هدف این پژوهش تحلیل رابطه استراتژی مدیریت<br />استعداد و هوش عاطفی کارکنان در شهرداری شهر اصفهان است. جهت سنجش استراتژی مدیریت استعداد از<br />مدل سوئیم و سنجش هوش عاطفی کارکنان از مدل پیشنهادی پژوهشگر استفاده شده است. جامعه آماری<br />پژوهش شامل تمامی کارکنان دارای مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر بوده که تعداد 712 نفر از آنان به عنوان<br />نمونه انتخاب گردیده اند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مدل سازی معادله ساختاری استفاده<br />شده است و نتایج این ارزیابی حاکی از آن است که استراتژی مدیریت استعداد رابطه مثبت و معناداری با<br />هوش عاطفی کارکنان دارد. همچنین بین مؤلفه های پنج گانه آن شامل"جوّ و فرهنگ باز"، "ارتباطات"،<br />مدیریت عملکرد"، "پرورش کارکنان" و "پاداش و قدردانی" و هوش عاطفی کارکنان رابطه مستقیم و<br />معناداری وجود دارد.