بررسی ساختاری داستان موسی و سنگتراش در<i>دیوان میرزا</i> احمد داواشی
(ندگان)پدیدآور
کریمی, شرافتجعفری, جمیلنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
داستان موسی و شبان از جمله داستانهای بسیار تأثیرگذاری است که مولوی آن را برساخته و با مهارت تمام در مثنوی آورده است. ظاهراً منشأ این داستان نامعلوم است و عدهای را عقیده بر این است که داستان موسی و عبد صالح در قرآن، مولوی را بر آن داشته تا به قیاس شریعت و طریقت دست یازد و طریقت را أهمّ از دیگری بنمایاند. پس از مولوی، این داستان (با تأثر از وی) در قالب دیگری به نام موسی و سنگتراش روایت شده که به گمان برخی، ازآن عبید زاکانی است؛ اما، با دقت در سبک این منظومه و مقایسهی آن با شعر عبید، انتساب آن به وی نامحتمل مینماید. این داستان در میان شاعران کرد نیز مورد استقبال قرار گرفته و آنان به زبان کردی آن را به نظم درآوردهاند. از جمله این شاعران، میرزا احمد داواشی (1280- 1359) زادهی روانسر است، که با مهارتی وافر به این قصه اهتمام ورزیده و آن را به زبان کردی به رشتهی نظم درآورده است. در این مقاله تلاش میشود که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد نقد ساختاری، قصۀ موسی و سنگتراش که در دیوان میرزا احمد داواشی در 129 بیت به نظم آمده، مورد بررسی قرار گرفته و عناصر تشکیل دهندهی آن تحلیل شوند. نتایج نشان میدهد که داستان موسی و سنگتراش، دارای تمام عناصر یک داستان کامل است و نویسنده توانسته به خوبی از این عناصر در جهت پیشبرد درونمایه بهره بگیرد.
کلید واژگان
شعر کردیقصهی منظوم
مولوی
موسی و شبان
میرزا احمد داواشی
موسی و سنگتراش
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2020-02-201398-12-01
ناشر
پژوهشکده کردستانشناسی دانشگاه کردستانKurdistan Studies Institute, University of Kurdistan
سازمان پدید آورنده
گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانگروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
شاپا
2645-36572717-0039




