ژئوپلیتیک تعادل و موازنه نرم مطالعه موردی: خاورمیانه در بین سالهای 9-2001
(ندگان)پدیدآور
متقی, ابراهیمنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
اهداف اعلامی حمله نظامی آمریکا به افغانستان و عراق در راستای به کارگیری ابزارهای قدرت برای از بین بردن چالش و ایجاد ژئوپلیتیک تعادل بوده است. اگر چه سیاست عملی امریکا نشانههای کاملاً متفاوتی را نشان میدهد. در واکنش به اقدام نظامی آمریکا، گروههای مختلفی به نقد سیاست و استراتژی آمریکا مبادرت نمودند. آنان بر این اعتقادند که اقدام نظامی، مخاطرات متنوعی را برای ایالات متحده ایجاد میکند. افرادی همانند «جوزف نای» و «کالین» بر این اعتقادند که کاربرد قدرت سختافزاری نه تنها به ثبات و امنیت منجر نمیشود، بلکه بحرانهای منطقهای را نیز افزایش خواهد داد. این نظریهپردازان توانستهاند بین موضوعات مربوط به «ژئوپلیتیک تعادل» و همچنین «موازنه نرم» رابطه متقابل برقرار نمایند. این امر به مفهوم آن است که به هر میزان کاربرد نیروی نظامی افزایش یابد و یا اینکه به کارگیری قدرت، بیش از ظرفیت منطقهای کشورها باشد. در آن شرایط، امکان از بین رفتن تعادل منطقهای وجود داشته و زمینه را برای گسترش بحرانهای عمومی فراهم میسازد.چارچوب نظری این مقاله بر اساس رهیافتهای نئولیبرالی جوزف نای میباشد. فرضیه مقاله بر این امر تأکید دارد که به هر میزان قدرت سخت و یکجانبهگرایی از سوی امریکا افزایش یابد، به همان میزان زمینه برای افزایش تعارض و ستیزش منطقهای بیشتر خواهد شد. اعتمادسازی و چند جانبهگرایی به عنوان ضرورتهای تعادلگرایی منطقهای محسوب میشوند. منطقه خلیج فارس که دارای نشانههای ژئوپلیتیکی در سیاست جهانی میباشد، صرفاً در شرایطی میتواند در فضای تعادل و ثبات قرار گیرد که از یک سو، با الگوهای موازنه نرم کنترل شود و از سوی دیگر، اقداماتی همانند جنگ پیشدستانه مورد استفاده قرار نگرفته و به جای آن به کارگیری الگوهایی همانند سازماندهی مجمع امنیت منطقهای، اعتمادسازی و ائتلاف منطقهای در برابر تهدیدات خارجی به آزمون گذاشته شود.
کلید واژگان
جنگ پیشدستانهتهدیدات منطقهای
بازیگر منطقهای
موازنه نرم
یکجانبهگرایی
شماره نشریه
11تاریخ نشر
2008-06-211387-04-01
ناشر
انجمن ژئوپلیتیک ایرانIranian Association of Geopolitics
سازمان پدید آورنده
ـ دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه تهرانشاپا
1735-43313698-2538




