اثرات سیاست تهاجمی ایالات متحده بر امنیت ایران در خاورمیانه و حوزه خلیج فارس پس از جنگ 33 روزه
(ندگان)پدیدآور
مصلینژاد, عباسنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
منافع سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس همواره در برگیرنده سه مؤلفه: اقتصاد، امنیت و سیاست بوده است که تأکید بر محوریت منابع انرژی در بخشهای اقتصادی بهعنوان یک عامل غالب مد نظر بوده است. در این زمینه، تأمین امنیت دسترسی به انرژی و جریان نفت تبدیل به امری حیاتی برای رفاه اقتصادی جهان شده است. پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، انگیزهای امنیتی حضور ایالات متحده در خلیج فارس را افزایش داده است. دکترین پرزیدنت بوش مبتنی بر«جنگ پیشگیرانه» و «جنگ جهانی علیه ترور» منطقه خلیج فارس را در مرکز دید استراتژیک ایالات متحده بعد از وقایع 11 سپتامبر قرار داده است. دولت بوش از حملات تروریستی به نیویورک و واشنگتن به عنوان یک فرصت بزرگ برای وصله و پینه کردن امنیت منطقهای خود از طریق انجام برخی اقدامات شدید استفاده کرد، از جمله حمله به عراق در مارس 2003، ایده تغییر رژیم در ایران نیز بهعنوان دیگر برنامههای پر آب و تاب نئو محافظهکاران آمریکایی در مورد ضرورت تغییر شکل دولت در منطقه شبکهای «خاورمیانه بزرگ»، شده است. علاوه بر این، برجسته کردن «خواستههای امنیتی» بیش از تمام ملاحظات دیگر، سیاست آمریکا در منطقه را به ورطه سقوط عمیقتر به عدم اطمینان کشانده است. واشنگتن بهطور سیستماتیک تلاش میکند که روابط بین کشورها در منطقه را امنیتی کند و در این راه تا حدودی نیز موفق شده است. این رویکرد همراه با طرح ناتو برای پیشبرد همکاریهای منطقهای آن و ایجاد روابط حسنه قابل ملاحظه در میان کشورهای خلیج فارس با رویکردی امنیتی تقریباً غیرممکن شده است. بههمین دلایل است که دستیابی به ترتیبات امنیتی جمعی در منطقه خلیج فارس بهگونهای که در برگیرنده تمام کشورهای ساحلی باشد در آینده نزدیک غیرقابل دستیابی است.
کلید واژگان
موافقت نامه امنیتیامنیت
حمله پیشگیرانه
جنگ
ایران
شماره نشریه
28تاریخ نشر
2012-12-211391-10-01
ناشر
انجمن ژئوپلیتیک ایرانIranian Association of Geopolitics
سازمان پدید آورنده
ـ دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه تهرانشاپا
1735-43313698-2538




