عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
(ندگان)پدیدآور
خدیور, هادیتوحیدیان, رجبنوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
یکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکلگیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:«عقل جزوی است که منکر عشق است»[1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان «عقلِ عقل» مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است.
 
3- عقل جزوی عشق را منکر بود                  گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88).
کلید واژگان
مولاناعرفان
عقل
عشق وجنون
مثنوی
غزلیات
شماره نشریه
3تاریخ نشر
2010-05-221389-03-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهرسازمان پدید آورنده
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد همدانمربّی دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد سلماس و دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی ـ واحد همدان




