بررسی موارد طلاق قضایی از منظر فقه و حقوق موضوعه
(ندگان)پدیدآور
عباس بدری, علینوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
طلاق یکی از معضلات بزرگی است که از دیرباز وجود داشته و دامنگیر جوامع امروزی شده است. دین مبین اسلام نیز در برخورد با این معضل برای آن احکام و ضوابط خاصی قرار داده است که از جمله این احکام قراردادن حق مطلق طلاق برای مرد میباشد. واضعان قانون مدنی نیز در این راستا تابع شرع بوده و طی مادۀ 1133 ق.م، این حق را به مرد اختصاص دادهاند. این پژوهش سعی برآن دارد تا راههایی را که قانونگذار ما جهت ممانعت از سوءاستفاده کردن مرد از این حق مطلق پیش بینی نموده است، بازشناسد. در پژوهش حاضر، ضمن بیان منفور و مبغوض بودن طلاق دراسلام، ثابت شده است که به دلیل طبیعت زن و مرد، راه طلاق نباید به طور مطلق بسته باشد و در جایی که امکان ادامۀ زندگی نیست، نباید به زور قانون، زن و مرد را در کنار هم نگه داشت. اسلام کوشش کرده است تا طلاقهای ناجوانمردانه از میان برود و مردان، جوانمردانه از زنان نگهداری و نگاهبانی کنند؛ اما اجازه نمیدهدکه زن به زور و اجبار نزد مرد زندگی کند. امروزه در بسیاری از نقاط جهان، اختیار طلاق مطلقاً در دست قاضی است و تنها دادگاه میتواند حکم طلاق را جاری کند. به نظراسلام، وقتی شعلۀ حیات زندگی خانوادگی از ناحیه زوجین خاموش شد، نمیتوان با زور و اجبار دادگاه زوجین را درکنار هم نگه داشت، بلکه باید روال طبیعی فسخ و انحلال خانواده انجام شده و طلاق صورت بگیرد. خلاصه اینکه از نظر اسلام اگر مرد نسبت به همسرش بیعلاقه باشد، اسلام اجازه طلاق را به مرد داده و این اختیار و حق طلاق را از مرد سلب نکرده است.
کلید واژگان
بررسی فقهیطلاق
طلاق قضایی
بائن
رجعی
شماره نشریه
10تاریخ نشر
2012-09-221391-07-01




