مشارکت اجتماعی مردم در تأمین امنیت اجتماعی شهروندان استان مازندران

Abstract

هدف اصلی مقاله، بررسی عوامل مؤثر در مشارکت اجتماعی مردم در تأمین امنیت اجتماعی شهروندان است. در این پژوهش به بررسی وضعیت نگرش مردم به مشارکت اجتماعی و عوامل تأثیرگذار بر مشارکت اجتماعی آنان پرداخته شده است. مبانی نظری مقاله حاضر بر پایه دیدگاﻩهای رواﻥشناختی و جامعهﺷﻨﺎختی مشارکت استوار است. روش بررسی، تلفیقی از روش کتابخانهﺍی و میدانی است؛ جامعه آماری، خانوارهای ساکن استان مازندران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حدود 380 نمونه از میان آنها انتخاب شدند و با استفاده از پرسش‌نامه، اطلاعات جمعﺁوری و با بسته نرم‌افزاری SPSS با استفاده از روﺵهای آماری توصیفی و استنباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. میانگین ذهنی مشارکت اجتماعی مردم در سطح بالایی قرار دارد. بر اساس تحلیلﻫﺎی آماری انجام‌شده رابطه میان مشارکت اجتماعی با متغیرهای جنس، سن، تحصیلات، اشتغال، آگاهی، اعتماد، شناخت نیازهای ساکنان و فعالیت در NGO و CBOها مورد تأیید قرار گرفته است. در تحلیل رگرسیونی چندمتغیری به این نتیجه رسیدیم که متغیرهای مستقل وارده بر مدل قادر هستند 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. در این میان سهم متغیر فعالیت در نهادهای غیردولتی و تشکلﻫﺎی مردمی از همه بیشتر بوده است. زمینهﻫﺎی مشارکت اجتماعی تا حدودی مساعد است، اما به دلیل عدم زمینهﻫﺎی مناسب در سطح کلان، از جمله عدم آگاهی و اعتماد، ما شاهد شکل‌گیری مشارکت در بین افراد نیستیم. با افزایش امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ﻣﻲتوان شرایطی ایجاد کرد که افراد جامعه برای رفع نیاز با میل و رغبت در مشارکتﻫﺎی مختلف شرکت کنند.