نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorشمس, مهدیfa_IR
dc.contributor.authorمشکات, محمدfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-08T23:50:42Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-29T23:50:42Z
dc.date.available1399-07-08T23:50:42Zfa_IR
dc.date.available2020-09-29T23:50:42Z
dc.date.issued2018-04-21en_US
dc.date.issued1397-02-01fa_IR
dc.date.submitted2017-11-14en_US
dc.date.submitted1396-08-23fa_IR
dc.identifier.citationشمس, مهدی, مشکات, محمد. (1397). نگرش نوئل کرول دربارۀ معنا و ذهنیت هنرمند. متافیزیک, 10(25), 93-106. doi: 10.22108/mph.2018.107593.1062fa_IR
dc.identifier.issn2008-8086
dc.identifier.issn2476-3276
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22108/mph.2018.107593.1062
dc.identifier.urihttp://mph.ui.ac.ir/article_22862.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/163889
dc.description.abstractدر بحث تفسیر هنری در فلسفۀ تحلیلی، موضعی هست به نام «قصدگرایی واقعی معتدل». این، نامی است که نوئل کرول برای موضع خود در قبال معنای آثار ادبی انتخاب کرده بود. فیلسوف قصدگرای واقعی معتدل، معتقد است که معنای اثر با تحقّق قصدهای مؤلف در متن متعیّن می‌شود؛ یعنی اگر مؤلف معنایی را قصد کند و بتواند آن معنا را با موفقیت در اثر خود متحقق سازد، آنگاه معنای موردنظر، متعیّن شده است. به‌تازگی، کرول موضع جدیدی اختیار کرده است که آن را «ذهنیت‌گرایی واقعی معتدل» می‌نامد. تفاوت موضع جدید او با موضع پیشین چیست؟ او در دورۀ اول، گزارش واضحی از قوام معنا ارائه نمی‌کند؛ اما به نظر می‌رسد که تحت تأثیر پل گرایس چارچوبی را پذیرفته که بر قصدهای انعکاسی تکیه دارد. در این پژوهش استدلال می‌شود که این چارچوب همیشه برای توضیح معنا در آثار هنری مناسب نیست. آثار هنری استلزام‌هایی دارند که نویسندگان آنها را قصد نکرده‌اند و بعضی از قصدگرایان، مانند کرول، تمایل دارند این استلزام‌های قصدناشده را خارج از معنای اثر بدانند. دو راهبرد اصلی آنها این است که یا این استلزام‌ها را در زمرۀ دلالت اثر قرار دهند، یا اینکه آنها را با مقاصد ناخودآگاه مؤلف پیوند بزنند. استدلال خواهد شد که راهبرد اول گاهی شهود ستیز می‌شود؛ زیرا استلزام‌های قصدناشده را صرفاً به واکنش‌های مخاطبان فرو می‌کاهد و راهبرد دوم،در چارچوب گرایسی، توجیه‌نشده باقی می‌ماند. این مشکلات بنیادی در قصدگرایی، کرول را به سوی ذهنیت‌گرایی سوق داده است که در مقابل ایرادها و مثال‌های نقض، مقاوم‌تر استfa_IR
dc.format.extent678
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه اصفهانfa_IR
dc.publisherUniversity of Isfahanen_US
dc.relation.ispartofمتافیزیکfa_IR
dc.relation.ispartofMetaphysicsen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22108/mph.2018.107593.1062
dc.subjectنوئل کرولfa_IR
dc.subjectاستلزامfa_IR
dc.subjectدلالتfa_IR
dc.subjectمعناfa_IR
dc.subjectقصدگراییfa_IR
dc.subjectذهنیت‌گرایی‏fa_IR
dc.subjectفلسفه هنرfa_IR
dc.titleنگرش نوئل کرول دربارۀ معنا و ذهنیت هنرمندfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله پژوهشیfa_IR
dc.contributor.departmentدانشجوی دکترای فلسفه، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانfa_IR
dc.contributor.departmentدانشیار گروه فلسفه دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانfa_IR
dc.citation.volume10
dc.citation.issue25
dc.citation.spage93
dc.citation.epage106


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد