اتکای حدِّ وسط بر قاعدۀ درست ؛ نقدی بر تفسیر حدِّ وسط ارسطویی به مثابه معیارِ خودبنیادِ عمل اخلاقی
(ندگان)پدیدآور
میر شرف الدین (شرف), سید جمال الدیننوع مدرک
Textمقاله علمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
حدِّ وسطْ غالباً مهمترین مفهوم در نگرش اخلاقی ارسطو معرفی شده، تا حدی که در بسیاری سنّتهای تفسیری نه یکی از مفاهیم، بلکه جوهرۀ نظریه اخلاقی ارسطو انگاشته شده است. این امر موجب گردیده تا درستی و نادرستیِ نگرش اخلاقی ارسطو در گروِ اثبات یا نفیِ وجاهتِ حدِّ وسط به مثابه معیار عمل اخلاقی قلمداد شود. با بررسی مسیر حرکت تفکر ارسطویی در اخلاق نیکوماخوس، آشکار میشود که او حدِّ وسط را همچون امکانی در فهم و تحقّق خیر عملی معرفی میکند، اما در ادامهٔ مسیر به سنجشِ توانمندی آن در تحقّق غایت پژوهش عملی میپردازد. در طول مسیر، روشن میشود که حدِّ وسط در قامت قاعدهای کلی، تنها بیانگر این است که میبایست در هر موقعیتْ به عملی متناسب با آن دست یازید. در واقع، باید حدِّ وسط در هر وضعیتْ بنا بر مقتضیات متعدد و متغیّرِ هر موقعیت، توسط شخصِ عامل اخلاقی تعیین شود. نتیجهٔ این امر این است که حد وسط، شهودی جزئی است، نه معیاری کلی و به همین جهت، خودْ نیازمند قاعدهای کلی در تعیین جزئی آن است. در نگرش ارسطو، حدِّ وسط بر قاعدهای درست استوار است که درستیِ آن برخاسته از بستری است که آن را شکل داده است؛ این بستر نهایی و تکیهگاهِ بنیادین که قاعدهٔ درست در آن حضور دارد «فرونسیس» یا حالت دارندگیِ قاعدهٔ درست _ بر اساس دانایی عملیِ برخاسته از تجربیات عملی _ است. بنابراین، حدِّ وسطْ متکی بر قاعدهٔ درستی است که خود در فرونسیس حضور دارد و به همین جهت، حدِّ وسط ارسطویی معیار و قاعدهای نهایی و خودبنیاد در فهم و تعیین عملِ درست نیست، بلکه خود بر قاعدهٔ درست استوار است؛ قاعدهای که با دانایی عملی (فرونسیس) همچون توانیْ در شناختن و عملکردن، محقّق میشود.
کلید واژگان
حدِّ وسطقاعدهٔ درست
عمل
معیار عمل اخلاقی
شناخت جزئی
فهم عملی (فرونسیس)
فلسفه اخلاق
شماره نشریه
4تاریخ نشر
2020-02-201398-12-01
ناشر
دانشگاه قمUniversity of Qom
سازمان پدید آورنده
دانشآموختۀ دکترای فلسفهٔ محض. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تهران، ایرانشاپا
1735-97912538-2500




