جوهر در نظر لاک
(ندگان)پدیدآور
حکاک, محمدنوع مدرک
Textمقاله علمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
یکی از مفاهیم اساسی فلسفه و از مسایل جاودان آن مفهوم و مسئله جوهر است. جوهر خواه از لحاظ معرفتشناختی و خواه از لحاظ وجودشناختی اهمیت اساسی در فلسفه دارد و غالب فیلسوفان بدان پرداختهاند. جان لاک، مؤسس فلسفۀ تجربی انگلستان، نیز در کتاب تحقیق در فهم بشر در خصوص جوهر و نحوۀ حصول آن در ذهن بحث کرده و از آن رهگذر به وجود خارجی آن قائل شده است. در نظر او، تصور جوهر حاصل یک فرض و یک استنباط معقول است: و آن اینکه کیفیات نمیتوانند قائم به خود باشند. نزد لاک، ما از جوهر تصوری جز تصور یک زیرنهاد که اعراض بر آن استوارند نداریم. جوهر حاصل هیچ تجربهای نیست، خواه احساس و خواه مراقبه و دروننگری. بنابراین، باید گفت لاک در اعتقاد به تصور جوهر از مبنای اصالت تجربه عدول کرده است، همچنانکه در اعتقاد به وجود خارجی آن. زیرا وی نه به تصور مقدم بر تجربه عقیده دارد و نه به تصدیق مقدم بر تجربه. در این مقاله، با ارائۀ مبنایی تجربی برای جوهر، اعتقاد به تصور آن مستلزم عدول از اصالت تجربه محسوب نشده، اگرچه لاک، خود متفطن به این مبنا نبوده است. اما، البته، اعتقاد به وجود خارجی جوهر که بر پایۀ یک اصل عقلی مقدم بر تجربه است، مستلزم دست کشیدن از این مبنای اصالت تجربه که هیچ اصل مقدم بر تجربهای وجود ندارد، قلمداد شده است. حاصل آنکه بر مبنای اصالت تجربهای که لاک عرضه میکند میتوان به تصور جوهر قائل شد اما به وجود خارجی آن نه.
کلید واژگان
جوهرلاک
اصالت تجربه
احساس
مراقبه
شماره نشریه
3تاریخ نشر
2012-05-211391-03-01
ناشر
دانشگاه قمUniversity of Qom
سازمان پدید آورنده
دانشیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه بینالمللی امام خمینیشاپا
1735-97912538-2500




