تطبیق تئوری نسبیت با عناصر روایی زمانی ـ مکانی رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر
(ندگان)پدیدآور
اسدی, سعیدتوحیدی فر, نرجسگودرزی, حجتنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ظهور و بروز ادبیات تطبیقی، دموکراسی و عدالت را تاحد زیادی به عالم پژوهش اهدا کرد و یکی از زیرشاخههای مهم آن که مطالعات بینرشتهای است، به تأثیر و تأثر متقابل علوم مختلف میپردازد. عنصر زمان که تا پیش از قرن بیستم از معیارهای قطعی سنجش محسوب میشد، با ظهور نظریۀ نسبیت آلبرت انیشتین قطعیت خود را ازدست داد و امری نسبی بهشمار آمد. این نوع نگرش به مقولۀ زمان، به ادبیات نیز راه یافت و رماننویسان قرن بیستم را از حیث روایت تحت تأثیر قرار داد. رماننویسان مدرن، برخلاف نویسندگان سبک کلاسیک ـ که سیر حوادث را از دریچۀ بیرونی و براساس ترتیب و توالی و روابط علتومعلولی روایت میکردند ـ سیر خطی زمان داستان خویش را برهم زدند و روش «جریان سیال ذهن» را برای روایت داستان خویش اتخاذ کردند. یکی از موفقترین آثار این سبک خشم و هیاهو (۱۹۲۹) اثر ویلیام فاکنر است که طی آن نویسنده بهشیوههای مختلف از قوانین نسبیت تبعیت، و سیر خطی زمان را نفی کرده است. دغدغۀ مطالعۀ پیشِرو بررسی تأثیر فیزیک انیشتینی بر سنت روایی رماننویسی ابتدای قرن بیستم بهطور عام و رمان خشم و هیاهو بهطور خاص است. روش تحقیق تطبیقی و تحلیلی ـ توصیفی است.
کلید واژگان
واژههای کلیدی: مطالعات بینرشتهایعدم قطعیت
جریان سیال ذهن
فضا ـ زمان
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2019-08-231398-06-01
ناشر
انجمن نقد ادبی ایرانسازمان پدید آورنده
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد دره شهرکارشناسی ارشد
دانشجوی دکتری فلسفه هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران




