بررسی مقایسهای ـ انتقادی نظریه شناخت استیس و کواین
(ندگان)پدیدآور
موسیزاده, عیسیمبینی, محمدعلینوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
با توجه به اینکه هر ذهنی در درجه اول و بهطور مستقیم فقط با دنیای فردی خود روبهرو است، ذهن بشر چگونه به این باور میرسد که جهان خارج، مستقل از آگاهی ما وجود دارد؟ و چگونه با آغاز از این ورودیهای اندک، بروندادها و دیدگاههای فراوانی حاصل شده است؟ والتر ترنس استیس در پی پاسخ به سؤال اول بود و به این نتیجه رسید که باور به وجود جهان خارج، مستقل از آگاهی اذهان، باید ساختی ذهنی و تعبیری از تمثلات حسی باشد که اذهان مختلف با همکاری یکدیگر دست به ابداع آن زدهاند. اما دغدغه کواین پاسخ به پرسش دوم است و با گذر از پوزیتیویسم منطقی معرفت را ماهیتاً زبانی میداند و در نهایت با رسیدن به ساختارگرایی، در هستیشناسی به نسبیت میرسد؛ اما خواهیم دید که هر دو فیلسوف به بهای پاینبدی به روش فلسفی خود از فهم متعارف فاصله گرفتهاند، درحالیکه امروزه فهم متعارف نزد فیلسوفان، اهمیت خاص معرفتی و فلسفی دارد
کلید واژگان
رشد منطقی ذهنباورهای ساختی
کلگرایی
وحدت روششناختی
علم تعیین نظریه
نسبیت وجودشناختی
شماره نشریه
9738تاریخ نشر
2019-02-201397-12-01
ناشر
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلامسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تبریز(نویسنده مسئول).استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی




