نقد و بررسی عللِ «از خود بیگانگی» از منظر فویر باخ و کارل مارکس
(ندگان)پدیدآور
بزرگی, سید عابدیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
فویر باخ و کارل مارکس از هگلیان چپگرا و فیلسوفان مادیای هستند که بعد از هگل، دربارۀ «از خود بیگانگی» و علل آن بحث نمودهاند. فویر باخ بر این باور است که انسانها، با فرافکنی و برونفکنیِ کمالاتِ خود، خدا و مذهب را میسازند و با تسلیم شدن در برابر آن از خود بیگانه میشوند. کارل مارکس نیز معتقد است: عامل اولیة «از خود بیگانگی» مالکیت خصوصی و، در مرحلۀ بعد، دین و مذهب میباشد. از منظر باخ و مارکس، راه برونرفت از این بیگانگی به انکار دین و مذهب منتهی میشود.
در پژوهش حاضر، بعد از بیان تاریخچۀ «از خود بیگانگی»، دیدگاه فویر باخ و مارکس توضیح داده شده و با بیان وجه اشتراک و افتراق این دو دیدگاه، به نقد و بررسی آنها پرداخته شده است. پژوهش پیشِ رو به این نتیجه رهنمون شده که اولاً، مشکل اساسی این دو تن در جهانبینی مادی آنان است، ثانیاً، دیدگاه آنان از نظر تئوری و محتوایی با اشکالات عدیدهای روبرو است و، ثالثاً، آنچه آنان از آن بهعنوان عوامل «از خود بیگانگی» یاد میکنند، از عواملِ خودآگاهی و خودیابی میباشند
کلید واژگان
خوداز خود بیگانگی
دین
مالکیت خصوصی
فویر باخ
کارل مارکس
شماره نشریه
9633تاریخ نشر
2018-02-201396-12-01




