دگرگونی و نظریه سیاسی: آیا تغییر نظام سیاسی نیازی به نظریه سیاسی دارد؟
(ندگان)پدیدآور
پرتو, امیننوع مدرک
Textمقاله علمی- پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
عمده تاریخ اندیشه سیاسی، تاریخ ارائه نظریههایی است که به رد و نفی نظامهای سیاسی حاکم و پیشنهاد نظامهای سیاسی جایگزین پرداختهاند. بر این اساس، فرسودهساختن باور به مشروعیت نظام حاکم، پیشنهاد نظام سیاسی آرمانی و ایجاد تحول در آگاهی دوران نسبت به لزوم، چرایی و چگونگی براندازی و تغییر رژیم سیاسی، مهمترین پیامدهای کوشش برای ایجاد دگرگونی سیاسی در سطح نظریه سیاسی است. اندیشمندان سیاسی گرچه شاید اغلب از رویارویی مستقیم با نظامهای سیاسی خودداری کنند، اما پیامد و اهمیت تلاشهایشان در سطح نظر آنچنان بوده است که با ایجاد بیقراری سیاسی با در پیش چشم نهادن دنیای آرمانی ناموجود، موجبات احساس خطر نظامهای سیاسی مورد انتقاد خود را فراهم کنند. با توجه به تفاوتهای ایدئولوژیاندیشی و اندیشه سیاسی، پیامدهای هر یک از این دو نگرش در رابطه با براندازی و دگرگونی نظام سیاسی نیز متفاوت خواهد بود.
کلید واژگان
براندازیدگرگونی سیاسی
نظریه سیاسی
اندیشه سیاسی
ایدئولوژی
آگاهی
آستانه آگاهی
آگاهی دوران
تاریخ اندیشه سیاسی
تاریخ واقعی
مطالعات امنیتی
شماره نشریه
68تاریخ نشر
2015-07-231394-05-01




