اثر تبدیل دادهها بر تحلیل تطبیقی قوسگیریشده(DCA) در مطالعات پوشش گیاهی (مطالعه موردی: جنگلهای بلوط کرمانشاه)
(ندگان)پدیدآور
پاک گهر, نغمهاسحاقی راد, جوادبانج شفیعی, عباسعلوی, سید جلیل
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
نمونهبرداری از پوشش گیاهی یک مرحله اساسی در پژوهشهای بومشناختی است که بیشتر با برآورد پوشش گونهها انجام میشود. این فرآیند بیشتر شامل تبدیل دادهها برای درنظر گرفتن حضور گونههای عمومی و نادر و همچنین صفرها در مجموعه دادهها است که میتواند تأثیر زیادی بر نتایج تحلیلها داشته باشد. تحلیلهای بعدی این مجموعه دادهها با هدف یافتن الگوها و پویایی جامعه در اکوسیستمهای مختلف انجام میشود. با این حال، روش بهینه تبدیل دادهها برای تحلیل های چندمتغیره همچنان موضوعی مورد بحث در میان بوم شناسان است، زیرا روشهای مختلف تبدیل میتوانند تفسیرهای متفاوتی از دادههای بوم شناختی به همراه داشته باشند. در این مطالعه، به ارزیابی تأثیرات تبدیلهای مختلف دادهها بر نتایج تحلیل تطبیقی قوسگیریشده(DCA) ، بهویژه در جنگلهای بلوط (Quercus branti L.) واقع در منطقه زاگرس ایران، پرداختیم. این منطقه به خاطر تنوع زیستی منحصر به فرد و اهمیت اکولوژیکی آن، مکان ایدهآلی برای چنین بررسیهایی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، سه منطقه جنگلی مجزا با شیب و ارتفاع از سطح دریا مشابه انتخاب کردیم تا متغیرهای محیطی مشابه باشند. نمونهبرداری از پوشش گیاهی در پنج فاصله مشخص ۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ متر، در طول سه خط نمونه که ۲۰۰ متر از یکدیگر فاصله داشتند، انجام شد. این رویکرد سیستماتیک به ما این امکان را داد تا نمای کاملی از توزیع گونهها در سراسر مناطق جنگلی به دست آوریم. از درصد پوشش براون-بلانکه و مقیاس ون در مارل برای آمادهسازی مجموعه دادهها استفاده کردیم و اطمینان حاصل کردیم که اندازهگیریها قابل اعتماد هستند. هر مجموعه داده تحت تبدیلهای مختلفی قرار گرفت، از جمله تبدیل لگاریتمی، ریشه مربع و تبدیلهای نسبی عمومی. پس از آن، روشDCA برای هر مجموعه داده تبدیل شده، اجرا شد و نتایج بهدستآمده با روش پروکراستز، روشی که شباهت بین دو مجموعه داده را کمیسازی میکند، مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها نشان داد که هر دو مجموعه داده تبدیلشده به لگاریتم و ریشه مربع بهطور قابل توجهی نتایج DCA را، با کاهش مؤثر تغییرات موجود در مجموعه داده، بهبود بخشیدند. نتایج روش پروکراستز نشان داد که همخوانی بین مجموعه دادههای تبدیلشده به لگاریتم و ریشه مربع و دادههای خام بهطور چشمگیری بالاتر از روشهای دیگر تبدیلها ارزیابیشد. نتایج ما نشان داد که تبدیلهای نسبی عمومی برای تحلیل DCA نامناسب بودند، زیرا نتوانستند روابط بوم شناختی موجود در داده ها را بهخوبی نمایان کنند. بنابراین، توصیه میکنیم که قبل از انجام تحلیلهای رسته بندی، از تبدیل داده ها، بهویژه تبدیل لگاریتمی یا ریشه مربع استفاده شود. این رویکرد نه تنها قابلیت اعتماد به نتایج را بهبود میبخشد بلکه تفسیر اکولوژیکی دقیقتر را تسهیل میکند و در آخر به درک عمیقتری از پویایی جامعه در اکوسیستمهای جنگلی کمک میکند.
کلید واژگان
تبدیل نسبی عمومیتبدیل لگاریتمی
تحلیل پروکراستز
جنگلهای زاگرس
ریشه مربع
اکولوژی و جنگلشناسی
شماره نشریه
5تاریخ نشر
2025-02-191403-12-01
ناشر
انجمن جنگلبانی ایرانIranian Society of Forestry
سازمان پدید آورنده
دانشآموخته دکتری، گروه جنگداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایراناستاد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
استاد، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران



