ملاحظات بینامتنی در شعر و زندگی خاقانی و بهار
(ندگان)پدیدآور
مراونه, نعیمامامی, نصراله
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
یکی از مهمترین رویکردهای ادبی در نقد ادبی جدید، بینامتنیت یا رویکرد میان متنی است؛ این اصطلاح را ژولیا کریستوا در حدود پنجاه سال قبل مطرح کرد و باب تازهای برای تحلیل متون گشود. در بینامتنیت، بر خلاف دیدگاه های کلاسیک که متون را حاصل نبوغ شاعر یا کاتب می پنداشتند، بحث بر سر آن است که متون بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از این رهگذر، آثار جدید خلق می شود. به عبارت دیگر، بنمایۀ جنبههایی از آثار متأخر، آثار متقدم است و هر اثری می تواند ضمن تأثیرپذیری از آثار پیشین، بر آثار پسین نیز مؤثر باشد. در تحلیل های بینامتنی، هدف عمده، نشاندادن مشابهت های موجود در متون ادبی، اعم از نظم یا نثر است. در ادبیات و بویژه، متون شعری، می توان وجوه تشابه قابل توجهی در بین آثار ادبی یافت و نشاندادن این همانندی ها می تواند برای درک نکتههای غامض یا روشنکردن ابعادی از این متون، سودمند باشد. نگاهی به اشعار ملک الشعراء بهار (1265-1330)، شاعر، ادیب و سبک شناس معاصر -با وجود ادعای خود او در داشتن سبکی نو- گویای آن است که بهار، در زمینههای تعبیرات و مضامین ... از سرایندگان کهن و بویژه خاقانی شروانی(520-595 ﻫ.ق)، متأثّر بوده است. این مقاله کوششی است برای نشاندادن این تأثیرپذیری و نمایاندن همانندیهای این دو سراینده و بازنمودِ توجه بهار به سراینده نامدار شروان، و سرانجام آن که بهار تا چه میزان در بسیاری از مضامین شعری خود از خاقانی شروانی بهره گرفته است.
کلید واژگان
خاقانیبهار
بینامتنیت
ادب غنایی
مشابهتهای شعری
زبان و ادبیات فارسی
شماره نشریه
59تاریخ نشر
2024-02-201402-12-01
ناشر
دانشگاه یزدYazd University
سازمان پدید آورنده
استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه فرهنگیان اهوازاستاد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
شاپا
1735-95892645-4548



