تحول مفهوم امنیت در ناتو پس از جنگ سرد براساس مکتب کپنهاگ
(ندگان)پدیدآور
پدیدآور نامشخصنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
با فروپاشی نظام دوقطبی و اضمحلال شوروی، پیشبینی میشد تمام نهادها و سازوکارهای برآمده از این نظام نیز از بین برود، اما ناتو و ورشو دو پیمان امنیتی برآمده از دوران جنگ سرد، با دو سرنوشت متفاوت مواجه گردیدند. ورشو، متعاقب اضمحلال شوروی از هم فروپاشید، در حالی که این احتمال میرفت که ناتو هم به سرنوشتی مشابه دچارشود، اما برخلاف تمام پیشبینیها، ناتو توانست از این بحران هویتی، موفق بیرون آید و با بازتعریف کارکرد و وظایف، به توجیه بقای خود برای قرن 21 بپردازد. پیمانی که با وجود سازمان ملل به عنوان متولی حفظ ثبات و امنیت در جهان، وجودش بیمعنا به نظر میرسید، توانست با تحولات ساختاری و معنایی نه تنها به حیات خود ادامه دهد، بلکه در زمانی که شورای امنیت در خلاء ابزار اجرایی به سر میبرد به عنوان بازوی اجرایی سازمان ملل و پلیس جهانی به ایفای نقش بپردازد. شاید مهمترین نقش را در این بقا، تحول در مفهوم امنیت ایفا نمود. در دورهی پسا جنگ سرد، ما شاهد شکلگیری رهیافتهایی در روابط بینالملل هستیم که تمرکز خود را بر بازتعریف مفهوم امنیت میگذارند. بر همین منوال، سوال اصلی پژوهش حاضر نیز این است که مفهوم امنیت در ناتو در دوران نظم نوین جهانی، چگونه تعریف میشود، و تحولات ساختاری سازمان مزبور جهت هماهنگی با این دگرگونی، چگونه بوده است؟
مکتب کپنهاک به عنوان یکی از برجسته ترین مکاتب در این حوزه، با ارائهی تفسیری موسع از مفهوم امنیت و گسترش دامنهی امنیت به ابعادی چندگانه، گامی اساسی در باز تعربف امنیت برداشت. براین اساس، پس از جنگ سرد، ماهیت تهدیدات متحول شده و از گستردگی و تنوع بیشتری نسبت به گذشته برخوردارگردید. در همین راستا با تحول مفهوم امنیت در دوران جنگ سرد از بُعد سخت افزاری و تک سویه (تک جانبه) به ابعاد نرم افزاری و چند جانبه در دوران پسا جنگ سرد، شاهد تغییر در کارکردهای ناتو از یک نهاد نظامی صرف به یک نهاد سیاسی- امنیتی هستیم.
کلید واژگان
کلمات کلیدی: ناتوامنیت
مکتبکپنهاک
تروریسم
دفاع هوشمند
شماره نشریه
17تاریخ نشر
2015-02-201393-12-01
ناشر
مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوریCenter of Strategic Studies
شاپا
2538-50382538-4929




