گذار نسلی در تجربه جمهوری اسلامی ایران
(ندگان)پدیدآور
زهیری, علیرضانوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
جامعهشناسان عوامل متعددی را در تغییرات اجتماعی مؤثر میدانند. در این میان گردش بیوقفه جمعیت از طریق از میان رفتن نسلهای قدیمیتر و پیدایش نسلهای تازه به گونهای پیوسته در همه جوامع رخ میدهد. این موضوع مورد توجه اغلب پژوهشگران علوم اجتماعی میباشد. پدیدههایی همچون «تفاوت نسلها» و یا «گسست نسلها» که از عوامل مؤثر در دگرگونیهای اجتماعی دوران جدید بشمار میآیند ، محصول چنین فرایندی است. بیگمان فاصله میان نسل پیشین و نسل جدید به دلیل تغییر در برخی باورها و تفاوت در ادبیات و منطق فهم پدیدهها و درگیرشدن با شرایط جدید ، مطالبات تازهای را برای نسل تازه پدید میآورد. جوانان در نقطه چرخش تاریخی این جابجایی نسلی قرار میگیرند. تلاش آنان هم برای انجام تغییر و هم طرح نظریات و خواستههای جدید با توجه به تنوع و گستردگی آنان ، در عرصهها و زمینههای گوناگون نمود پیدا میکند و از این جاست که پدیدهای تحت عنوان «اختلاف نسلی» پیش میآید. از آنجا که روابط بین نسلی دربردارنده همبستگی اجتماعی و منافع ملی است ، کوششهای فراوانی برای تعیین این بخش از آسیبهای اجتماعی به وقوع پیوسته است. عبور مؤفقیتآمیز از شرایط تحول نسلی به شرایط جامعهپذیری بستگی دارد. جامعهپذیری مهمترین عامل برای برداشتن شکافهای اجتماعی در زمانی است که نسلها به طور مشخص در حال عوض شدن هستند. چنانچه الگوهای نسلهای پیشین برای نسل نو اقناع کننده باشد ، شکافهای نسلی قابل تحمل بوده و جامعه دچار بحران هویت نمیگردد. نظامهای سیاسی مهمترین منبع جامعهپذیری بشمار میآیند که از طریق افزایش ظرفیتهای خود برای پاسخ به مطالبات و انتظارات نسل جدید کوشش میکنند تا فاصلهها را کاهش داده و قابل تحمل سازند. چنانچه اختلالاتی در کارکردهای نظام سیاسی پدید آید گسست میان نسلها رخ خواهد داد و بحران هویت پیامد آن خواهد بود. حال پرسش این است که نقش سامانه سیاسی پس از انقلاب در مناسبات نسلی چگونه بوده است؟
کلید واژگان
گذار نسلیگسست نسلی
جامعه پذیری
نظام سیاسی
هویت
بحران هویت
شماره نشریه
28تاریخ نشر
2019-05-221398-03-01




