نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorعابدی, محمدتقیfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-08T20:47:48Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-29T20:47:48Z
dc.date.available1399-07-08T20:47:48Zfa_IR
dc.date.available2020-09-29T20:47:48Z
dc.date.issued2006-11-22en_US
dc.date.issued1385-09-01fa_IR
dc.date.submitted2016-01-20en_US
dc.date.submitted1394-10-30fa_IR
dc.identifier.citationعابدی, محمدتقی. (1385). «صلاحیت قضائی و صلاحیت داوری» (تحلیلی بر یک رأی صادره در مسئلة صلاحیت). مجله حقوقی بین المللی, 23(35), 89-146. doi: 10.22066/cilamag.2006.17824fa_IR
dc.identifier.issn2251-614X
dc.identifier.issn4858-2645
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22066/cilamag.2006.17824
dc.identifier.urihttp://www.cilamag.ir/article_17824.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/96115
dc.description.abstractبحثی در حقوق و رویه قضایی ایران پیرامون لزوم یا عدم لزوم امتناع قاضی ملی از رسیدگی در فرض وجود یک شرط داوری بین‌المللی درگرفته است. زمانی که داوری ملی باشد مشکلی بروز نمی‌کند. چه، مطابق ماده 454 قانون آیین دادرسی مدنی طرفین می‌توانند اختلاف موجود یا محتمل خود را به داوری یک یا چند نفر ارجاع و احاله نمایند. ولی وقتی داوری بین‌المللی است، بخشی از دکترین و نیز قضات به‌طور سنتی بر این عقیده‌اند که قواعد حل تعارض دادگاه مانند ماده 971 قانون مدنی و نیز ماده 26 قانون آیین دادرسی مدنی ایران محاکم را ملزم می‌نماید در چنین مواردی بر صلاحیت خود باقی مانده و از رسیدگی خودداری نکنند. مفهوم این سخن آن است که قانونگذار ایران قائل به صلاحیت داوری بین‌المللی در مقابل صلاحیت قضایی نیست. یک رأی مهم صادره در مسئله صلاحیت در سال 1374 توسط شعبه 25 دادگاه حقوقی یک سابق تهران در دعوای بین یک نهاد دولتی ایرانی و یک شرکت خصوصی انگلیسی نظر فوق‌الذکر را نشان می‌دهد. اگرچه می‌توان استدلال دادگاه را در‌ خصوص الزام ناشی از اصل 139 قانون اساسی پذیرفت، اصلی که تصویب هیئت وزرا و نیز مجلس شورای اسلامی را جهت معتبر تلقی کردن شرط داوری ضروری می‌داند، با وجود این، توسل دادگاه به قواعد حل تعارض یاد شده این تصور را موجب می‌شود که صلاحیت محاکم ایران در هر شرایطی حتی اگر طرف داوری یک شخص حقوق خصوصی ایران باشد باید مفروض و مسلم تلقی شود! نتیجه اینکه تصمیم دادگاه در تعارض با دو اصل کاملاً جا افتاده در داوری تجاری بین‌المللی است یعنی از یک‌سو اصلی که به داور بین‌المللی اختیار می‌دهد رأساً نسبت به صلاحیت خود اعلام نظر نماید و از سوی دیگر، اصلی که به نام نظم عمومی بین‌المللی توسل یکی از طرفین به قواعد حقوق داخلی خود جهت طرد صلاحیت داور بین‌المللی را منع می‌کند. به هر تقدیر، پس از تشریح و تبیین نظر خود مبنی بر اینکه قاضی ایرانی در فرض وجود شرط داوری بین‌المللی وظیفه دارد از رسیدگی خودداری نموده و قرار عدم استماع دعوی صادر نماید، در خصوص دو اصل یاد شده موضع گرفته و ضمن تقویت اصل اول، اصل دوم را که در تعارض با اصل 139 مرقوم می‌باشد با استناد به حقوق قراردادها به مفهوم سنتی آن طرد و رد کرده‌ایم.fa_IR
dc.format.extent446
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherمرکز امور حقوقی بین المللی ریاست جمهوری- مدیریت علمی و پژوهشیfa_IR
dc.publisherCenter for International Legal Affairsen_US
dc.relation.ispartofمجله حقوقی بین المللیfa_IR
dc.relation.ispartofInternational Law Reviewen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22066/cilamag.2006.17824
dc.title«صلاحیت قضائی و صلاحیت داوری» (تحلیلی بر یک رأی صادره در مسئلة صلاحیت)fa_IR
dc.typeTexten_US
dc.contributor.departmentاستادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی ـ واحد تهران مرکزی و استاد مدعو دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی.fa_IR
dc.citation.volume23
dc.citation.issue35
dc.citation.spage89
dc.citation.epage146


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد