نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorابوالحسن تنهایی, حسینfa_IR
dc.contributor.authorعظیمی رستا, محمودfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-09T10:16:30Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-30T10:16:30Z
dc.date.available1399-07-09T10:16:30Zfa_IR
dc.date.available2020-09-30T10:16:30Z
dc.date.issued2016-08-22en_US
dc.date.issued1395-06-01fa_IR
dc.date.submitted2015-12-09en_US
dc.date.submitted1394-09-18fa_IR
dc.identifier.citationابوالحسن تنهایی, حسین, عظیمی رستا, محمود. (1395). گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران از رویکرد جامعه‌شناسی تفسیری (مطالعة موردی اندیشه‌های روش‌شناختی هدایت و فروغ فرّخ‌زاد). فصلنامه زبان و ادب فارسی, 8(2627), 37-70.fa_IR
dc.identifier.issn2008-899X
dc.identifier.urihttp://farsij.iausdj.ac.ir/article_537973.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/378340
dc.description.abstractمقالة حاضر تحلیلی‌ مقایسه‌ای در ارتباط با فرایند گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران بر اساس روش و نگرش دیالکتیکی صادق هدایت و فروغ فرخ‌زاد در خلق آثار و روایت‌هایشان است. این مطالعه در صدد یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش اصلی پژوهش بود که  صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران بر مبنای مطالعه روش شناختی‌شان در خلق آثار خود بر چه روش و نگرشی متکی بوده‌اند که بر شناخت، نوع نگاه و نگرش آن ها موثر بوده است؟ نگاه پارادایمی این مطالعه عمدتا متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری است. در این میان برخی از دیدگاه‌های نظری(مید، بلومر و ژرژ گوریچ) در تجزیه و تحلیل <strong>آثار </strong>مهمصادق هدایت و فروغ فرخ‌زاد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله این که صادق هدایت و فروغ فرخ زاد در گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران از نظر روش شناختی و نوع نگرش و کنش پژوهی، اشتراکات بسیاری نزدیکی با هم دارند. جستار روش شناسی به رویکرد یا روش شناخت و نوع نگاه در نگریستن به واقعیت‌های اجتماعی بر می‌گردد. بر این اساس آثار داستانی و غیر داستانی مهم صادق هدایت و برخی از اشعار مهم فروغ فرخ زاد به ویژه دو مجموعه شعر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» مطالعه و واکاوی شد. حاصل این که در گزینش نوع نگاه و نگرش در پرداختن به خلق آثار خودشان، در گذار مدرنیته در ادبیات ایران، روش و نگرش کنش پژوهانه در فرایندی دیالکتیکی را پیشه‌ی خود کرده‌اند. همچنین از لحاظ نوع نگرش و اتخاذ رویکرد روش شناختی با نگاهی کنش پژوهانه در فرایند دیالکتیکی در خلق آثار هنری خود به طور آشکار دارای نقاط مشترک بودند. اما تفاوت در نگاه روش شناختی‌شان منجر به نگاه فرا جنسیتی فروغ فرخ‌زاد شده و ماندن در حصار سنتی ساختار مردمحور صادق هدایت که نتوانسته تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از هم منفک کند.fa_IR
dc.format.extent404
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندجfa_IR
dc.relation.ispartofفصلنامه زبان و ادب فارسیfa_IR
dc.subjectروش‌شناسی- مدرنیته- توسعه- صادق هدایت- فروغ فرخ‌زاد- دیالکتیک- جامعه‌شناسی تفسیری – کنش پژوهی(Abduction)fa_IR
dc.titleگذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران از رویکرد جامعه‌شناسی تفسیری (مطالعة موردی اندیشه‌های روش‌شناختی هدایت و فروغ فرّخ‌زاد)fa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeعلمی-پژوهشیfa_IR
dc.contributor.departmentعضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و رئیس دانشکده علوم اجتماعیfa_IR
dc.contributor.departmentدانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاهfa_IR
dc.citation.volume8
dc.citation.issue2627
dc.citation.spage37
dc.citation.epage70


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد