ماتریس حسابداری اجتماعی مالی ایران و کاربردهای آن در اقتصاد

Abstract

<em>هدف </em><em>این مقاله سنجش آثار جریان</em><em>‌</em><em>های مالی بر بخش واقعی اقتصاد ایران است. یکی از الگوهای قابل استفاده برای سنجش این آثار، الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی مالی است. در این راستا، سوال اساسی پژوهش این است که بسط جریان مالی در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی چگونه ضرایب فزاینده تولید را تحت تاثیر قرار می</em><em>‌</em><em>دهد؟ برای این منظور با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی</em><em> (</em><em>SAM</em><em>)</em><em> ایران در سال 1378و ماتریس حسابداری اجتماعی مالی</em><em> (</em><em>FSAM</em><em>)</em><em> مستخرج از آن، ابتدا ضرایب فزاینده بخش واقعی اقتصاد در چارچوب</em><em>SAM</em><em>و ضرایب فزاینده توامان بخش واقعی و مالی در چارچوب</em><em>FSAM</em><em>محاسبه شده و سپس به منظور سنجش میزان اثرگذاری جریان</em><em>‌</em><em>های مالی بر بخش واقعی اقتصاد یک تحلیل مقایسه</em><em>‌</em><em>ای بین ضرایب فزاینده</em><em>SAM </em><em>و</em><em>FSAM </em><em>ارائه شده است.</em><br /> <em>نتایج نشان می‌دهند 1) در تمام حساب</em><em>‌</em><em>ها، ضرایب فزاینده </em><em>FSAM</em><em>بزرگ</em><em>تر از ضرایب فزاینده </em><em>SAM</em><em>است، 2) در </em><em>FSAM</em><em>با تزریق یک واحد در هر یک از اقلام برونزا، بخش فعالیت</em><em>های واسطه گری مالی پس از بخش کشاورزی بیشترین افزایش درآمد را برای عوامل تولید و نهادهای داخلی جامعه در کل اقتصاد ایجاد می</em><em>کند. همچنین این بخش بیشترین افزایش در درآمد نیروی کار را در اقتصاد ایجاد می‌کند که این میزان افزایش در درآمد می</em><em>تواند یکی از دلایل حرکت عوامل تولید به سمت فعالیت</em><em>‌</em><em>های واسطه</em><em>‌</em><em>گری مالی و رشد روزافزون بخش مالی اقتصاد در قیاس با بخش واقعی باشد. 3) محاسبات به دست آمده نشان می</em><em>‌</em><em>دهند که فعالیت</em><em>‌</em><em>های تولیدی به منظورتامین نیازهای مالی خود تا حد زیادی به نظام بانکی وابسته هستند و به منظور رفع نیازهای مالی خود در مقیاس کمتری به نهادهای بازار سرمایه اتکا دارند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از دیدگاه ماتریس حسابداری اجتماعی مالی ایران، نظام مالی حاکم</em><em> بر اقتصاد ایران بانک‌محور است.</em>