نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorعلائی رحمانی, فاطمهfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-09T00:31:29Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-30T00:31:29Z
dc.date.available1399-07-09T00:31:29Zfa_IR
dc.date.available2020-09-30T00:31:29Z
dc.date.issued2005-06-22en_US
dc.date.issued1384-04-01fa_IR
dc.date.submitted2006-09-06en_US
dc.date.submitted1385-06-15fa_IR
dc.identifier.citationعلائی رحمانی, فاطمه. (1384). طلاق قضایی. مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان, 3(8), 47-65. doi: 10.22051/jwsps.2005.1263fa_IR
dc.identifier.issn2538-2926
dc.identifier.issn2538-2934
dc.identifier.urihttps://dx.doi.org/10.22051/jwsps.2005.1263
dc.identifier.urihttps://jwsps.alzahra.ac.ir/article_1263.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/179464
dc.description.abstractازدواج یک پدیده طبیعی قراردادی است که در آن به وسیله عقد رابطهای حقوقی بین زن و مرد پدید می آید و به دنبال آن حقوق و تکالیف زوجین بر اساس اصل عدالت تبیین می شود. بنا به نظر برخی محققان «طبیعت، کلید فسخ طبیعی ازدواج را به دست مرد داده است». بر اساس ماده 1133 قانون مدنی نیز «مرد می تواند هر گاه که بخواهد زن خود را طلاق دهد». ولی هر گاه مردی از ادای وظایف خود خودداری کند و ادامه زنده گی مشترک برای زن تحمل ناپذیر باشد، آیا زن در چنین شرایطی بایستی ظلم را تحمل کند تا رهسپار دیار ابدی گردد؟ آیا این طرز تفکر هم سو با دیدگاه اسلام در این قضیه است؟ بی شک این دیدگاه متنافی با اصول مسلم اسلام است. از این رو، با توجه به ادله معتبر فقهی مواردی وجود دارد که زن می تواند از محکمه درخواست طلاق کند و دادگاه نیز با احراز شرایط و علی رغم میل شوهر، زن را طلاق خواهد داد. این موارد در فقه امامیه و به پیروی از آن در قانون مدنی ایران چنین است:1- استنکاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان الزام وی به انفاق؛2- غایب مفقودالاثر بودن شوهر؛3- در عسر و حرج بودن زوجه، در صورت ادامه دادن به زنده گی زناشویی.در این جا این سوال مطرح است که طبیعت حقوقی طلاق حاکم چیست؟ آیا ماهیت و طبیعت چنین طلاقی بائن است یا رجعی؟ باید گفت: رجعی یا بائن دانستن طلاق قضایی هر یک اشکالاتی مخصوص به خود دارد که برای رفع این اشکالات این نوع طلاق ها ذاتا رجعی دانسته می شود؛ ولی تا زمانی که سبب و موجب این طلاق از بین نرفته است، رجوع مرد بی تاثیر خواهد بود؛ و در صورت رفع موجبات طلاق، رجوع مرد موجب از سر گرفته شدن زنده گی مشترک خواهد شد.fa_IR
dc.format.extent227
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه الزهراfa_IR
dc.publisherAlzahra Universityen_US
dc.relation.ispartofمطالعات اجتماعی روان شناختی زنانfa_IR
dc.relation.ispartofWomen's Studies Sociological and Psychologicalen_US
dc.relation.isversionofhttps://dx.doi.org/10.22051/jwsps.2005.1263
dc.subjectحق طلاقfa_IR
dc.subjectطلاق به اذن حاکمfa_IR
dc.subjectطلاق به حکم حاکمfa_IR
dc.subjectطلاق قضاییfa_IR
dc.titleطلاق قضاییfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.contributor.departmentاستادیار و عضو هیأت علمی دانشکدۀ الاهیات و معارف اسلامی، دانشگاه الزهرا(س)fa_IR
dc.citation.volume3
dc.citation.issue8
dc.citation.spage47
dc.citation.epage65


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد