| dc.contributor.author | کاظمی, مینا | fa_IR |
| dc.contributor.author | برخورداری شریف آباد, معصومه | fa_IR |
| dc.contributor.author | نصیریانی, خدیجه | fa_IR |
| dc.contributor.author | فلاح زاده, حسین | fa_IR |
| dc.date.accessioned | 1399-08-23T13:37:30Z | fa_IR |
| dc.date.accessioned | 2020-11-13T13:37:31Z | |
| dc.date.available | 1399-08-23T13:37:30Z | fa_IR |
| dc.date.available | 2020-11-13T13:37:31Z | |
| dc.date.issued | 2019-12-01 | en_US |
| dc.date.issued | 1398-09-10 | fa_IR |
| dc.identifier.citation | کاظمی, مینا, برخورداری شریف آباد, معصومه, نصیریانی, خدیجه, فلاح زاده, حسین. (1398). ارتباط سواد سلامت با کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به آسم. نشریه پرستاری ایران, 32(121), 58-72. | fa_IR |
| dc.identifier.issn | 2008-5923 | |
| dc.identifier.issn | 2008-5931 | |
| dc.identifier.uri | http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3091-fa.html | |
| dc.identifier.uri | https://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/612861 | |
| dc.description.abstract | زمینه و هدف: سواد سلامتی به عنوان ظرفیت فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه و خدمات سلامتی تعریف میشود که بر تصمیمگیریهای مرتبط با سلامتی اثرگذار است. آسم از بیماریهای مزمن شایع بوده و تأثیر عمیقی بر روند زندگی و عملکرد جسمی، اجتماعی و روانی مبتلایان، فعالیت گروهی و حتی پیشرفت اقتصادی بیماران دارد و مجموعه این عوامل کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار میدهند و از طرفی برای مدیریت مؤثر بیماری آسم، شناسایی عوامل مؤثر بر آن از قبیل سواد سلامت کمک کننده است. بنابراین با توجه به اهمیت بیماری آسم و کیفیت زندگی بیماران و تأثیری که سواد سلامت ممکن است بر آن بگذارد، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط سواد سلامت با کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به آسم مراجعهکننده به درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی شهر یزد در سال 1397 انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی توصیفی بود. تعداد 300 بیمار مبتلا به آسم با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. معیارهای شرکت در مطالعه سن 18 تا 60 سال، تسلط به زبان فارسی، داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن، عدم وجود همزمان سایر بیماریهای زمینهای و بدخیمی و عدم وجود معلولیت جسمی، ذهنی و روانی بود و معیار عدم شرکت شامل ساکنین استانهای دیگر و یا مراجعه نکردن به مراکز درمانی در چند ماه آینده بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای اطلاعات جمعیت شناختی (سن، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال)، پرسشنامه کیفیت زندگی آسم با 20 سؤال در چهار جنبه جسمی، روانی، اجتماعی و نگرانی در مورد سلامتی و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ بزرگسالان (The Test of Functional Health Literacy in Adults: TOFHLA) بود که به صورت خودگزارشدهی تکمیل شدند. دادهها با SPSS نسخه 16 و آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. برای توصیف اطلاعات از میانگین و انحراف معیار، فراوانی مطلق و نسبی استفاده گردید. قبل از انجام آزمونها، توزیع نرمال دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف KS بررسی شد و با توجه به این که دادهها دارای توزیع نرمال نبودند (05/0 P<)، برای تعیین ارتباط بین متغیرها از آزمون آماری اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: بر اساس یافتهها، بیشتر بیماران زن (3/52%)، متأهل (3/87%) با میانگین سنی 08/11 ± 9/43 و حداقل سن 19 و حداکثر 60 سال بودند. همچنین بیشتر (3/73%) واحدهای مورد پژوهش برای دریافت مطالب مرتبط با بیماری آسم از گزینه پرسیدن از پزشک و کارکنان بهداشتی و درمانی استفاده میکردند. میانگین سواد سلامت 55/28 ± 78/100 بود و بیشترین نمره مربوط به مؤلفه ارزیابی (5/68) و کمترین نمره مرتبط با مؤلفه دسترسی (36/55) بود. همچنین سواد سلامت بیشتر واحدهای مورد پژوهش (45%) ناکافی بود. میانگین نمره کیفیت زندگی 32/5 ± 91/46 بود و کمترین میانگین به بعد جسمی (88/2 ± 66/10) و بیشترین میانگین به بعد نگرانی در مورد سلامتی (88/2 ± 41/17) اختصاص داشت. بین دو متغیر سواد سلامت و کیفیت زندگی با جنسیت، بر اساس آزمون آماری من ویتنی، تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0<P). سواد سلامت بر حسب وضعیت تأهل تفاوت معنیداری داشت و افراد مجرد سطح سواد سلامت بالاتری نسبت به افراد متأهل داشتند (001/0>P)، اما کیفیت زندگی بر حسب تأهل، تفاوت معنیداری نداشت (61/0=P). آزمون آماری کروسکال والیس بین سواد سلامت با سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال تفاوت معنیداری نشان داد (001/0>P)، به این ترتیب که سطح تحصیلات کارشناسی ارشد و کارشناسی تفاوت معنیداری با فوقدیپلم و زیر دیپلم داشت (001/0>P). همچنین کیفیت زندگی بیماران دانشجو و شاغل در مقایسه با بیماران خانهدار و بازنشسته تفاوت معنیداری داشتند (001/0>P)، اما کیفیت زندگی بر حسب سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال تفاوت نداشت (05/0<P). همچنین استفاده از آزمون آماری اسپیرمن نشان داد که ارتباط معکوس و معنیدار بین سن و سواد سلامت وجود داشت (76/0-=Rho، 001/0>P)، اما بین سن و کیفیت زندگی ارتباط معنیداری وجود نداشت (01/0-=Rho، 82/0=P). همچنین بین سواد سلامت و مؤلفههای آن با کیفیت زندگی و ابعاد آن ارتباط آماری معنیداری یافت نشد (05/0<P).
نتیجهگیری کلی: نتایج این مطالعه نشان داد میانگین نمره سواد سلامت 78/100 بود بنابراین سواد سلامت در این مطالعه در سطح پایینتر از متوسط است. همچنین با توجه به رتبهبندی، سواد سلامت بیشتر واحدهای مورد پژوهش در مرتبه ناکافی قرار گرفتند. این امر، لزوم به کارگیری راهکارهای مؤثر جهت ارتقاء سواد سلامت بیماران آسمی را نشان میدهد چرا که سواد سلامت کافی برای مشارکت بیمار در نظامهای مراقبت بهداشتی و اخذ تصمیمات مناسب بهداشتی کاملاً ضروری است و منجر به توانمندسازی افراد در به کار بستن اطلاعات و دستورهای مربوط بهسلامت میشود که با توجه به ناکافی بودن سواد سلامت در پژوهش حاضر باید مورد توجه کارکنان بهداشتی درمانی قرار گیرد. میانگین نمره کیفیت زندگی نیز 32/5 ± 91/46 میباشد که نشان دهنده کیفیت زندگی پایینتر از حد متوسط بیماران است. بیماری آسم همچون دیگر بیماریهای مزمن، زندگی افراد بیمار را از جنبههای مختلفی تحت تأثیر قرار میدهد به طوری که به دغدغه اصلی فرد بیمار تبدیل میشود. در این حالت کیفیت زندگی فرد به شدت پایین میآید. بنابراین، دور از ذهن نیست که افراد مبتلا به آسم کیفیت زندگی نامطلوبی داشته باشند. با این وجود، توجه بیشتر به کیفیت زندگی این بیماران ضرورت دارد و لازم است با به کارگیری و اجرای مداخلات مناسب در جهت ارتقاء کیفیت زندگی آنها اقدام شود. بر اساس یافته ها، سطح سواد سلامت و کیفیت زندگی مبتلایان به آسم رضایتبخش نبود و بین سواد سلامت و مؤلفههای آن با کیفیت زندگی و ابعاد آن ارتباط معنیداری وجود نداشت. بنابراین نیاز است برای درک بهتر و عمیقتر، مطالعاتی جهت بررسی عوامل میانجی که ممکن است بر این متغیرها تأثیرگذار باشد، انجام شود. همچنین با تدوین برنامههای جامع، ایجاد مواد آموزشی ساده و قابل فهم و مداخلات روانشناسی کارآمد میتوان موجبات توسعه مهارتهای سواد سلامت و ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به آسم را فراهم نمود. فقدان ارتباط بین سواد سلامت و کیفیت زندگی در این مطالعه، به این معنا نیست که این متغیرها، تأثیری بر هم ندارند. ممکن است این ارتباط، غیرمستقیم باشد که لازم است برای درک بهتر و عمیقتر، متغیرهای میانجی دیگری را همزمان با این دو متغیر ارزیابی نمود. پیشنهاد میشود در مطالعات آتی، به بررسی متغیرهایی نظیر تبعیت از درمان به عنوان متغیر میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم پرداخته شود. | fa_IR |
| dc.format.extent | 974 | |
| dc.format.mimetype | application/pdf | |
| dc.language | فارسی | |
| dc.language.iso | fa_IR | |
| dc.publisher | دانشگاه علوم پزشکی ایران | fa_IR |
| dc.relation.ispartof | نشریه پرستاری ایران | fa_IR |
| dc.relation.ispartof | Iran Journal of Nursing | en_US |
| dc.subject | سواد سلامت | fa_IR |
| dc.subject | کیفیت زندگی | fa_IR |
| dc.subject | آسم | fa_IR |
| dc.subject | پرستاری | fa_IR |
| dc.title | ارتباط سواد سلامت با کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به آسم | fa_IR |
| dc.type | Text | en_US |
| dc.type | پژوهشي | fa_IR |
| dc.contributor.department | کارشناسی ارشد پرستاری داخلی جراحی، دانشکده علوم پزشکی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران | fa_IR |
| dc.contributor.department | استادیار، گروه پرستاری، دانشکده علوم پزشکی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران (*نویسنده مسئول) شماره تماس: 41 -00983538210540 Barkhordari_m@iauyazd.ac.ir Email: | fa_IR |
| dc.contributor.department | دانشیار، گروه پرستاری، مرکز تحقیقات پرستاری و مامایی، مرکز تحقیقات مادر و کودک، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایر | fa_IR |
| dc.contributor.department | استاد، گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران | fa_IR |
| dc.citation.volume | 32 | |
| dc.citation.issue | 121 | |
| dc.citation.spage | 58 | |
| dc.citation.epage | 72 | |