بررسی تطبیقی ملی شدن صنعت نفت و هستهای شدن از منظر تأثیر عامل خارجی و نظام بینالملل در قالب نظریه روزکرانس و کاپلان
(ندگان)پدیدآور
جدیدی, علیمجیدی, طاهرهنوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
نظام بینالملل بهعنوان یک کل واحد که هویت و موجودیتی مستقل و متمایز از واحدهای تشکیل دهنده خود دارد، قید و بندهای رفتاری خاصی را ایجاد میکند. ماهیت محافظهکار نظام بینالملل ، تغییر و تحول در ساختار و سلسله مراتب قدرت را مشکل و سخت میسازد. بهویژه قدرتهای بزرگ در سطح نظام که ساختار نظام بینالملل بر پایه آنها شکل میگیرد، بهمنظور حفظ وضع و نظم موجود و ثبات در نظام، اجازه ظهور قدرتهای بزرگ دیگر که تغییرات ساختاری را در پی خواهند داشت، نمیدهند.کشورهایی که با نظام بینالملل وحدت ایدئولوژیک ندارند و سیاست خارجی، انقلابی یا تجدیدنظرطلب و مستقل نیز تعقیب کنند، با محدودیتهای ساختاری بیشتری مواجه میشوند.نهضت ملیشدن نفت و برنامه انرژی هستهای ایران نیز رویکردی تجدیدنظرطلب در سطح منطقه و جهانی تعقیب کردکه با محدودیتهای ساختاری مواجه شدند. این مقاله بهدنبال پاسخ به این سوال بوده است که بازیگران مهم بینالمللی (آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی (روسیه) و انگلیس) چه رویکردی درقبال ملیشدن نفت در ایران و پرونده هستهای دنبال کردهاند؟ فرضیه مقاله این است که ایران در نهضت ملیشدن نفت و برنامه انرژی هستهای خود رویکردی تجدیدنظرطلب راپیگیری میکرد که با مخالفت غربیها و محدودیتهای ساختاری مواجه شد و رویکرد اصلی این سه قدرت بزرگ، مخالفت با ملیشدن نفت و دستیابی ایران به انرژی هستهای است و قدرتهای بزرگ بهشدت با این دو امر مخالفت کردند.
کلید واژگان
نظام بینالمللساختار نظام بینالملل
قدرت
ملیشدن نفت
انرژی هستهای
شماره نشریه
16تاریخ نشر
2015-07-231394-05-01
ناشر
انجمن ایرانی روابط بین المللسازمان پدید آورنده
دکترا علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه ازاد اسلامیکارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه گیلان




